۳۰ تیر؛ روز جهانی عقب ماندگی ذهنی

مدیر سایت
توسط مدیر سایت
12 دقیقه مطالعه

۳۰ تیر؛ روز جهانی عقب ماندگی ذهنی
برای حمایت از کم توانان ذهنی عقب مانده‌ایم

روز ۳۰ تیر مطابق با ۲۱ جولای به عنوان روز جهانی عقب ماندگی ذهنی معرفی شده است.
عقب ماندگی ذهنی یک بیماری خاص نیست؛ اختلالی در رشد مغزی است که ممکن است به دلایل مختلف از جمله وراثت یا ابتلا به بیماری‌هایی مانند کم کاری تیرویید، سیاه‌سرفه، سرخک، مننژیت و انواع آسیب‌ها مانند سوءتغذیه، عفونت‌های مغزی، بودن در محیط‌ها و مواد سمی، ضربات شدید به مغز، تب شدید و … ایجاد شود.
عقب ماندگی ذهنی در افرادی با سن زیر هجده سال آغاز می‌شود. این افراد قادر به انجام کارهایی که هم سن و سال‌های‌شان می‌توانند به راحتی انجام دهند نیستند. امروزه اصطلاح «کم توانی ذهنی» جایگزین عبارت «عقب مانده ذهنی» شده است. عملکرد ذهنی یا هوش این افراد از میزان هوش یا عملکرد ذهنی میانگین افراد جامعه پایین‌تر است و علاوه بر تفاوت های ظاهری و رفتاری که ممکن است با دیگران داشته باشند، مهارت‌های لازم را برای انجام کارهای روزانه ندارند و سازگار شدن و درک امور زندگی برای آن ها کار دشواری است.

انواع عقب ماندگی ذهنی
مینا اصلانی؛ عضو هیئت مدیره انجمن حمایت از عقب ماندگان ذهنی ایران در این خصوص به قدس آنلاین می گوید: بیشتر مردم بهره هوشی بین ۸۵ تا ۱۱۵ دارند. کسانی که بهره هوشی بالاتری از این میزان دارند افرادی باهوش‌تر از حالت عادی هستند. اما در این بین کسانی که به عقب ماندگی ذهنی دچارند بهره‌ای بین۷۰تا ۷۵ یا پایین‌تر از آن دارند. چرا که عقب ماندگی ذهنی دارای انواع و سطوح مختلفی است که به چهار سطح خفیف، متوسط، شدید وعمیق تقسیم می شود. عقب ماندگان خفیف و متوسط تا حدودی آموزش پذیرهستند با این حال برای برخی از آن ها آموزش های ساده ای مثل مسواک زدن و رعایت مسائل بهداشت فردی کار دشواری است که ممکن است ماه ها طول بکشد. اما عقب ماندگان ذهنی شدید به دلیل بهره هوشی پایینی که دارند، آموزش پذیر نیستند. عقب ماندگان ذهنی عمیق به افرادی با بهره هوشی کمتر از ۲۵ گفته می شود که زندگی نباتی دارند و برای انجام امور اولیه زندگی مثل خوردن، آشامیدن و… نیازمند کمک دیگران هستند.
وی با بیان اینکه تا کنون آمار دقیقی از تعداد عقب ماندگان ذهنی در کشور ارائه نشده است، ادامه می دهد: ۵۰۰ نفر از افراد کم توان ذهنی عضو انجمن حمایت از عقب ماندگان ذهنی تهران هستند که ۲۰۰ نفر آن ها به دلیل شرایط ویژه ای که دارند از انجمن خدمات حمایتی دریافت می کنند.

محیط شهری مناسب سازی نشده
اصلانی به عنوان مادر یک عقب مانده ذهنی که فرزندش به طور ژنتیکی کند ذهن یا عقب مانده ذهنی خفیف متولد شده است، می افزاید: تعداد عقب ماندگان ذهنی آموزش پذیر در مقایسه با دیگر عقب ماندگان ذهنی بیشتر است. این افراد آموزش پذیرند و از طریق مدارس استثنایی امکان تحصیل آن ها فراهم است. با این حال وقتی دیپلم می گیرند، مهارت خواندن و نوشتن آن ها در حد افرادی است که تا پایان دوره ابتدایی درس خوانده اند. این افراد می توانند به تنهایی استحمام کنند، مسواک بزنند و حتی بعضی از کارهای خدماتی را با کمک دیگران انجام دهند.
وی از مشکلاتی که خانواده این افراد در جامعه با آن مواجه اند می گوید: این افراد به دلیل مشکلاتی که دارند نمی توانند به راحتی در جامعه تردد کنند، ضمن آنکه جامعه برای افراد دارای معلولیت و افراد کم توان ذهنی مناسب سازی نشده و رفت آمد برای آن ها بسیار دشوار است، زیرا برخی از آن ها علاوه بر کم توانی یا ناتوانی ذهنی مشکلات جسمی هم دارند و باید برای مراجعه به پزشک یا دریافت خدمات توانبخشی از ویلچر استفاده کنند اما چون بسیاری از پل های عابر پیاده پله برقی دارد- آسانسور ندارد- باید یک نفر آن ها را کول کرده و یک نفر ویلچر آن ها را حمل کند، یا اینکه با هر وسیله نقلیه نمی توانند رفت و آمد کنند، با این حال با وجود گذشت سال ها از تصویب قانون حمایت از معلولان هنوز شهرداری ها اقدامات لازم را برای مناسب سازی محیط شهری و تردد این افراد آنگونه که باید فراهم نکرده است در حالی که اغلب افراد دارای کم توان ذهنی توانایی عبور از خیابان را به تنهایی ندارند و از بالا رفتن پله و عبور از پل عابر پیاده هم وحشت دارند، ضمن آنکه به دلیل شرایطی که دارند حتی نمی توانند از دیگران درخواست کمک کنند، بنابراین ممکن است یک فرد کم توان ذهنی ساعت ها کنار خیابان بایستد تا شاید یک نفر پیدا شود و او را از خیابان رد کند.
این عضو هیئت مدیره انجمن حمایت از عقب ماندگان ذهنی ادامه می دهد: یکی دیگر از ویژگی کودکان کم توان و ناتوان ذهنی این است که همانطور که در مقایسه با دیگران خوراک بیشتری دارند، زودتر هم به بلوغ جنسی می رسند که این مسئله تهدید بزرگی برای آن ها محسوب می شود و باید برای کنترل آن همواره تحت نظر روانپزشک باشند و دارو مصرف کنند تا دچار مشکل نشوند که البته با توجه به هزینه های سنگین دارو و درمان و حمایت های اندک سازمان بهزیستی در بسیاری از خانواده هایی که از قدرت مالی ضعیفی برخور دارند نگهداری آن ها را به مراکز بهزیستی واگذار می کنند.

نگاه سنگین مردم
مادر علی احمدی که جوانی ۳۹ ساله و کم توان ذهنی است در پاسخ به این پرسش که به عنوان مادر چه انتظاری از جامعه دارد می گوید: من به عنوان یک مادر ۶۰ ساله ای که پسری ۳۹ ساله و کم توان ذهنی دارم نمی توانم از مردم گلایه کنم. چون آن ها اگر رفتاری در مواجه با ما دارند از سر ناآگاهی و بی اطلاعی است. به عنوان نمونه وقتی با علی بیرون می رویم به راننده خیلی نگاه می کند که این موجب می شود بعضی از راننده ها با او دعوا کنند، یا بعضی مواقع با دیدن این صحنه که علی نمی تواند آب دهانش را کنترل کند، بعضی از مردم ناراحت می شوند و با ما بد رفتار می کنند، اما من دلیل رفتار بد آن ها را بی اطلاعی از وضعیت علی می دانم و به دل نمی گیرم. علی هم طی این سال ها یاد گرفته که نگاه های سنگین مردم را به روی خودش نیاورد با این حال غمگین می شود به همین دلیل تمایل زیادی به بیرون رفتن از خانه ندارد. البته این همه دغدغه خانواده افراد کم توان ذهنی نیست. متاسفانه فرزندان ما هیچ امنیتی در جامعه ندارند و باید همواره از آن ها مراقبت شود تا افراد سودجو یا بیماران جنسی که در جامعه آزادانه می چرخند آسیبی به آن ها نرسانند. البته طی سال های اخیر این مشکلات کم رنگ تر شده اما هنوز هم هست و نمی توان وجود این مشکلات را انکار کرد.

حمایت های بهزیستی از افراد کم توان ذهنی
این عضو هیئت مدیره انجمن حمایت از عقب ماندگان ذهنی در خصوص حمایت سازمان بهزیستی از افراد کم توان ذهنی می گوید: سازمان با پرداخت مستمری به خانواده این افراد به مبلغ ماهانه ۵۰۰ هزار تومان و همچنین برگزاری کلاس های آموزشی و توانبخشی این افراد را تحت پوشش حمایتی قرار داده است و با وجود آنکه کلاس های آموزشی خوبی از سوی سازمان برگزار می شود، اما بسیاری از خانواده ها به دلیل دور بودن مسیر منزلشان با محل برگزاری کلاس نمی توانند فرزندشان را به این کلاس ها ببرند.
وی در ادامه با اشاره به یکی دیگر از دغدغه های والدین دارای فرزند عقب مانده ذهنی می افزاید: پس از فوت والدین اگر خواهر و برادرها شرایط نگهداری از فرد عقب مانده ذهنی را نداشته باشند به بهزیستی مراجعه می کنند و بهزیستی آن ها در لیست نوبت قرار می دهد تا شاید پس از دوسال در مراکز شبانه روزی پذیرش شوند. در چنین شرایطی ممکن است خواهر یا برادر وی او را در خیابان رها کنند و چون بلد نیست به خانه برگردد، خطر ها و آسیب های زیادی او را تهدید می کند. البته در برخی مواقع نیز والدین ارثیه خوبی برای این افراد به جا گذاشته اند و خواهر و برادر شان به خاطر ارثیه از آن ها مراقبت می کنند، با این حال بعضی وقت ها توسط همسایه ها گزارش می شود که ساعت ها آن ها را در گرمای تابستان یا سرمای زمستان از خانه بیرون می کنند، هفته ها آن ها را حمام نمی برند، غذای کافی به آن ها نمی دهند و یا آن ها را تنبیه بدنی می کنند و تنها دلیل آن ها برای نگهداری از وی ارثیه او است تا بمیرد و ارثیه اش به آن ها برسد. با این حال قانونی برای حمایت از این افراد وجود ندارد.
اصلانی در پاسخ به این پرسش که نقش اداره سرپرستی در حمایت از عقب ماندگان ذهنی پس از فوت والدینشان چیست، می گوید: این اداره تشکیلاتی است که تعدادی کارمند را استخدام کرده و هر ماه به آن ها حقوق می دهد و رنجی را که افراد ناتوان ذهنی پس از فوت والدینشان از سوی خواهر و برادران خود برای تصاحب ارثیه آن ها متحمل می شوند درک نمی کند. در حالی که می تواند با سرکشی از زندگی آن ها شرایط شان را بررسی کند تا اگر مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، ارثیه آن ها را بگیرد و با استفاده از اموال خودشان از آن ها را در مرکزی شبانه روزی نگهداری کند. اما متاسفانه به دلیل خلاء های قانونی و حمایتی این اتفاق نمی افتد و این اداره فقط اموال این افراد را ثبت می کند تا پس از فوت آن ها اگر خواهر یا برادری نداشتند، اموالشان به دولت برسد و در واقع می توان گفت اداره سرپرستی به نوعی سرپرستی اموال این افراد را برعهده دارد و در قبال بدسرپرست بودن آن ها احساس مسئولیت نمی کند.

منبع: قدس آنلاین، 30 تیر 1402

این مقاله را به اشتراک بگذارید