اولین مصاحبه درباره سازمان بهزیستی
شهید فیاض بخش، ۷ مرداد ۱۳۵۹
مرحوم فیاض بخش (شهید در انفجار حزب جمهوری اسلامی) به عنوان وزیر بهداری در ۲۴ خرداد ۱۳۵۹، لایحه تأسیس سازمان بهزیستی را برای شورای انقلاب ارسال کرد. این شورا در ۲۴ تیرماه ۵۹ آن را تصویب کرد و بدین ترتیب سازمان بهزیستی متولد شد. ۱۲ روز بعد یعنی مرداد ماه ۵۹، مرحوم فیاض بخش با خبرنگاران گفتگو کرده و درباره این سازمان، خطمشی و اهداف آن، چشم اندازهای آینده مطالب مهمی گفته است. این مصاحبه در ۷ مرداد (روزنامه اطلاعات، شماره ۱۶۲۰۲) منتشر شده است. برای تکمیل تاریخ معلولین و نیز تاریخ سازمان بهزیستی به عنوان مهمترین سازمان متولی امور معلولین این مصاحبه را عیناً میآوریم. در واقع این مصاحبه سنگ بنای سازمان است و تولد سازمان با این مصاحبه آغاز شد.
نگاهی به مصاحبه
از نظر تاریخی، اطلاعات مهمی در این مصاحبه آمده است. شخصی که این سخنان را گفته، بنیانگذار سازمان بهزیستی در ایران است و شرایطی که سازمان ایجاد شده، مقطع مهمی در تاریخ اسلام و ایران است. لذا ضروری است قسمتهای مهم این مصاحبه برجسته شود. فیاض بخش نخست به اهداف و خطمشی بهزیستی میپردازد و میگوید:
هدف از ایجاد این سازمان یک کاسه کردن کارها و برنامههای تعداد زیادی از سازمانها، تشکیلات و ادارات مختلف عامالمنفعه و خیریه در سطح کشور است. در جامعه امروزی ما افراد و گروههای نیازمندی هستند که برای سرویس دادن به آنها لازم بود یک سازمان و تشکیلات مستقل و جداگانهای با بودجه و امکانات کافی ایجاد شود. فیاض بخش به زیاد شدن انواع آسیبمندان اجتماعی، افزایش آمار معلولین و دیگر اقشار آسیبمند میپردازد و میگوید: خانوادههای بیسرپرست، کودکان یتیم، معلولین جسمی مثل نابینایان و ناشنوایان و عقب افتادگان ذهنی، تعداد آنها بعد از انقلاب به مراتب بیشتر شده است. اما منحرفین اجتماعی مثل روسپیان، ولگردان، متکدیان، معتادین که بحمدالله با مبارزهای که در این راه شروع شده تعداد آنها روز به روز کمتر میشود. سالمندان بی سرپرست، بیماران غیر قابل علاج، افلیجها، معاودین و در راه ماندگان را هم باید نام برد.
او درباره معلولین و مهارتآموزی به آنان میگوید: معلولان باید به نحوی یاری شوند که بتوانند به مرور خودکفا بشوند یعنی بچه معلولی که نابینا است ولی از سایر جهات سالم است حرفه و فنی را بیاموزد تا بتواند زندگی خود را اداره کند تا کل بر اجتماع نباشد یا بچههای عقب افتاده ذهنی میتوانند بعضی از کارها را یاد بگیرند به طور خلاصه این نیازهای جامعه باعث شد تا این سازمان ملی مردمی به وجود آید. آمار اقشار آسیبمند جامعه را در سال ۱۳۵۹ یعنی ۳۵ سال قبل اینگونه اعلام کرده است: حدود ۴ میلیون نفر معلول و محروم در کشور ما وجود دارند که این سازمان میتواند به یاری آنها بشتابد و باید گفت بعد از وزارت آموزش و پرورش، سازمان بهزیستی دومین سازمان از نظر تعداد، سرویس گیرنده است.
کارهای اصلی سازمان را اینگونه تحلیل میکند: کار اصلی سازمان بهزیستی شامل سه قسمت میباشد: یکی نگاهداری از افراد فوق یکی حرفه آموزی یا توانبخشی، و بالاخره آموزش مربیانی مخصوص که باید به این افراد سرویس بدهند. فیاض بخش به سیاست تجمیع مراکز پس از انقلاب اشاره میکند و میگوید سازمانهای پراکنده را جمعآوری و متمرکز کردیم. اما اکنون بعد از گذشت ۳۵ سال شاید به این نتیجه برسیم که اگر سازمانها و تشکلها پراکنده بودند و بین آنها رقابت سالم بود، شاید مشکلات بهتر سامان داده میشد. بالاخره وقتی همه قدرت و امکانات و پول یک جا جمع میشود، فساد انگیزی آن هم زیاد است او درباره تمرکز میگوید: پیش از انقلاب حدود ۱۳ تا ۱۴ سازمان مختلف این کار را انجام میداند مثل سازمان نابینایان و ناشنوایان، سازمان ملی رفاه خانواده، یا سازمان زنان و سازمان شاهنشاهی با همه عرض و طولش که قسمتی از آن فقط سازمان اعانه ملی بود که آن همه پول از طریق فروش بلیط بخت آزمایی بابت این کار از مردم میگرفت، انجمن ملی حمایت کودکان، سازمان بهزیستی و آموزشی فرح که معمولاً هر کدام از آنها به یکی از درباریان وابستگی داشتند و کار آنها بسیار سمبلیک و روبنایی بود و هدف آنها فقط این بود که بگویند ما مشغول انجام کار خیری هستیم. و بودجههای بسیار سنگینی برای این کارها در اختیار داشتند ولی بازده کار آنها بسیار پایین و حتی در مواردی صفر بود به طور مثال انجمنهای نامبرده حدود ۹۶۷ واحد و مؤسسه و مدرسه را شامل میشدند تعداد کارمندان آنها حدود ۱۳ هزار نفر و بودجه آنها حدود ۱۶ میلیارد تومان در سال ۱۳۵۷ بوده است.
آقای فیاض بخش بودجه سازمانهای متکفل امور آسیبمندان را ۱۶ میلیارد تومان اعلام کرده و آقای محسنی رئیس جدید سازمان بهزیستی بودجه مصوب را ۱۶۰۰ میلیارد تومان و بودجههای مردمی را هم همین اندازه اعلام کرده است.
دکتر فیاض بخش در قسمت دیگری از سخنانش درباره ساختار اداری بهزیستی و نداشتن بوروکراسی و قید و بندهای اداری گفت: بر اساس تصویب شورای انقلاب در رأس سازمان بهزیستی وزیر مشاور قرار دارد و این سازمان به عنوان یک ارگان دولتی مردمی و یک نهاد انقلابی در اکثر موارد از قید و بند بسیاری از مقررات دست و پا گیر اداری آزاد میباشد و اصول آن با تمام وزارتخانهها متفاوت است و سازمان بهزیستی خوشبختانه تابع مقررات مالی و استخدامی موجود در کشور نیست به طور مثال ما اگر تشخیص بدهیم یک دیپلم عادی میتواند در کار آموزشی و یاری به معلولین موفقیت لازم را داشته باشد میتوانیم خارج از ضوابط موجود استخدامی و مالی بدون در نظر گرفتن مدرک تحصیلی حقوق خوبی به او بپردازیم. از سویی برخی از واحدهای ما یا خودشان درآمد دارند یا از اعاناتی که از سوی مردم داده میشود بهرهمند هستند لذا مقرر شد که اعانات و درآمدهای هر واحد سازمان بدون واریز به خزانه دولت مستقیماً در امر بهبود وضع همان واحد به کار گرفته شود او میگوید قرار شده همه کارها شورایی و جمعی اداره شود: همه کارها و تصمیمگیریها به صورت شورایی اداره میشود. این شوراها از شش نفر که به ترتیب عبارتاند از: امام جمعه استان یا منطقه معتمد محل، استاندار، نماینده شهرداری، نماینده بهداری و بالاخره سرپرست بهزیستی ناحیه تشکیل میشود و کلیه امور هر منطقه یا استان به صورتی کاملاً غیر متمرکز و خودکفا انجام خواهد گرفت و رابط هر منطقه با مرکز فقط مسئول بهزیستی منطقه میباشد و سازمان مرکزی نیز فقط نقش راهنما و ارائه کننده برنامهها و طرحها را خواهد داشت و بقیه امور زیر نظر و با مسئولیت شوراهای منطقه انجام میگیرد.
او درباره تعداد کارمندان گفت:
امروز حدود ۱۲ تا ۱۳ هزار نفر پرسنل این سازمان در وزارتخانهها و سازمانهای مختلف به طور پراکنده به کار مشغول هستند مثل مهندس، کارشناس، مربی و غیره و حتی در برخی از واحدهای وابسته به سازمان بهزیستی با تراکم پرسنل روبه رو هستیم مثلاً در یکی از واحدها حدود ۱۲۰ کارمند وجود دارد در حالی که تعداد معلولین این آسایشگاه حدود ۵۰ نفر میباشند.
پس میتوان گفت که در حال حاضر سازمان بهزیستی به هیچ وجه احتیاج به استخدام پرسنل جدید ندارد.
خبرنگاری روش سازمان بهزیستی را نقد کرده و این شیوه را دارای پیامدهای منفی در سالهای بعد میداند. او میگوید: با توجه به اینکه به طور کلی افراد مددگیر در اجتماع کسانی میباشند که به دلیل نقصهای جسمی و روحی گرفتار این بلایا شدهاند و از سویی ترحم به این افراد و دادن کمکهای علنی همراه با تبلیغات خواه و ناخواه از نظر روانی آنها را دچار عقده و کمپلکسهایی خواهد کرد به ویژه آنکه هدف سازمان بهزیستی آن است که در نهایت از وجود این افراد به صورت مثبت و سازندهای در اجتماع بهره بگیرد و به اصطلاح از سربار شدن آنها بر جامعه جلوگیری کند. آیا در این زمینه فکری شده که این دسته از افراد جامعه ما دچار عقده خود کم بینی و لطمات و ضایعات روحی غیرقابل جبرانی نشوند.
فیاض بخش درباره اشتغال و توانبخشی معلولین از طریق کار میگوید: در یکی از مواد این لایحه تصریح شده است که کلیه کارگاهها و سازمانهای دولتی و خصوصی که بیشتر ۵۰ نفر پرسنل دارند موظفند بین ۲ تا ۵ درصد پرسنل خود را از میان معلولین حرفهآموزی شده استخدام کنند و اگر این کار را نکردند باید یک مقدار پولی را به صندوق تعاونی سازمان بهزیستی بپردازند. در میان مددگیران ما افرادی با تخصصهای بسیار خوب و بالا وجود دارند و وزارت کار موظف است که از وجود آنها در بازار کار استفاده کند ما معلولینی داریم که حتی رانندگی تراکتور را به خوبی انجام میدهند یا تلقیح مصنوعی دام میکنند یا امور برقی و عکاسی را آموختهاند تلفنچی و یا ماشیننویسهای بسیار ماهری هستند یا در امور کشاورزی فعالیت میکنند و همانطور که گفتم هدف سازمان بهزیستی و دولت آن است که این افراد به صورت افرادی کاملاً کارآمد و خودکفا تحویل جامعه شوند و تمام زمینهها نیز در این مورد پیشبینی و فراهم شده است به طور مثال سازمان در بسیاری از نقاط دارای مرغداری، گاوداری و کارگاههای مختلف فنی و کشاورزی مخصوص به خود میباشد. از سویی کمکهایی که از سوی مردم میشود به طور مستقیم نیست که اثرات منفی داشته باشد بلکه کمکهای مردم از طریق شوراهای بهزیستی منطقه انجام میگیرد و به طور کلی این دسته از افراد از امکاناتی استفاده میکنند که بر اساس قانون اساسی جزو حقوق آنهاست و به همین جهت نباید در آنها عقدهای به وجود آید چون همانطور که در قانون اساسی برای افراد سالم حقوقی در نظر گرفته شده برای این دسته از افراد نیز حقوقی پیشبینی شده است.
به هر حال در این مصاحبه نکات مهمی درج شده است. لازم است کارشناسان امور معلولین و آسیبهای اجتماعی، مدیران سازمان بهزیستی یک بار آن را با دقت مطالعه کنند و با واقعیتهای موجود بسنجند. سپس بررسی کنند چه اندازه از تحلیلها و دیدگاههای مندرج در این مصاحبه عملی و اجرایی شده و چند درصد عملیاتی نشده و به موانع برخورد کرده است.