انتشار سالنامه ۱۳۹۸ به خط بریل و بینایی
توسط معاونت امور توانبخشی سازمان بهزیستی
دفتر فرهنگ معلولین، ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۸
معاونت امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور در زمان دکتر حسین نحوینژاد سالنامهای برای سال ۱۳۹۸ با خط بریل و نیز با خط بینایی در ۳۶ صفحه با کاغذ گلاسه و چاپ رنگی در قطع رحلی منتشر کرده است.
این سالنامه شامل این بخشها است: دعای تحویل سال؛ شعری از نیما یوشیج در وصف بهار؛ زندگینامه ادیب نیشابوری؛ تاریخچه خط بریل؛ الفبای خط بریل؛ تعطیلات رسمی سال ۹۸؛ رویدادهای تاریخی سال ۹۸؛ فروردین تا اسفند؛ تلفنهای ضروری.
درباره این سالنامه نکات بسیاری هست و واقعاً آینه تمام نمای فرهنگ سازمان عریض و طویل بهزیستی است. فقط به چند نکته مهم اشاره میکنم.
۱ـ در فصل رویدادهای تاریخی سال یعنی صفحات ۱۷ و ۱۸ از روز عصای سفید، روز جهانی نابینایان و روز جهانی معلولین و دیگر روزهای تاریخی ویژه معلولین کشور اسمی برده نشده است. فقط در ۸ مهر به روز ناشنوایان اشاره دارد. با توجه به اینکه این تقویم ویژه معلولان و نابینایان است و لازم است فرهنگسازی کند، بسیار تأمل برانگیز و تعجبآمیز است که به روزهای تاریخی مهم معلولان اشاره نکرده است.
۲ـ مهمترین ویژگی چنین اثری باید فرهنگسازی و گسترش معارف و تجارب معلولان کشور باشد، اما هر چه ابعاد آن را بررسی کردم، فاقد چنین ویژگی است. حتی معاون توانبخشی آقای نحوینژاد یا دیگر مسئولان موسسه چاپ بریل رودکی، یک مقدمه و طلیعه چند سطری اول آن ننوشته و اهداف این پروژه را توضیح نداده است.
۳ـ در فرهنگ ملی ضربالمثلها، اشعار و حکایات بسیار درباره نابینایان و ناشنوایان و معلولان جسمی و ذهنی و دیگر اقشار دارای ناتوانی هست و لازم بود گوشههایی از آن دریای پر از نکته را جای این سالنامه میآوردند. اما از آغاز شعر نیما در وصف بهار و در طلیعه هر صفحه و هر ماه شعری از یکی از شاعران ایرانی ولی غیر مرتبط به معلولین آمده است. مثلاً در صفحه اول (فروردین) این شعر از مولوی آمده است: عید آمد و عید آمد یاری که رمید آمد…
به جای این اشعار که در جای خودش بسیار عالی است مناسب بود در اینجا چون سالنامه ویژه قشر دارای معلولیت است، چه خوب بود اشعار و نکاتی درباره مسائل و مشکلات معلولین از زبان بزرگان فرهنگ و ادب میآمد.
۴ـ جای احادیث نبوی و معارف شیعی در این مجموعه خالی است. چه خوب بود احادیثی درباره نابینایان و دیگر معلولین و حقوق آنها درج میشد. لازم به یادآوری است که فرهنگسازی در ایران بدون توجه به معارف اسلامی و شیعی ممکن نیست چون اکثر مردم مسلمان هستند.
۵ـ در بخش تلفنهای ضروری برخی مؤسسات غیر دولتی مثل حسینیه ارشاد آمده ولی آدرس و نام بسیاری از مراکز در تهران و شهرها نیامده است. اگر ملاک مراکز نابینایان بوده باز گزینشی عمل شده و اسامی بسیاری آورده نشده است. قطعاً این شیوه اطلاعرسانی موجب گمراهی خوانندگان میشود.
۶ـ پشت جلد این سالنامه آرم و آدرس مؤسسه رودکی آمده است. البته به صراحت نام این مؤسسه نیامده و به جای آن امور توانبخشی نابینایان و کمبینایان آمده است.
۷ـ در چنین پروژههایی لازم است نام پدیدآورندگان به دقت ثبت شود تا معلوم گردد ارزش و اعتبار این اثر چه اندازه است. اما با عدم ذکر نامی غیر از اسم معاونت امور توانبخشی سازمان بهزیستی همه نقدها متوجه این معاونت خواهد شد. چون توقع و انتظار قشرهای نخبه جامعه از چنین سازمانی بیش از این است.
۸ـ سالها و بلکه دههها است که سازمان بهزیستی بین معلولین تبعیض قائل شده است. یک نمونه آن همین سالنامه است. اگر بهزیستی برای نابینایان چنین سالنامهای تولید و عرضه کرده لازم است برای ناشنوایان، معلولان ذهنی و معلولان حرکتی هم مطابق فرهنگ و نیاز خودشان سالنامههایی آماده و منتشر کند.