دائرةالمعارف نابینایی و نابینایان، محمد نوری و منصور شادکام، انتشارات توانمندان، 1402، 3 جلد، 2067 ص.
The Encyclopedia of Blindness and Blinds, Muhammad Nouri & Mansour Shadkam
ISBN Period: 978-622-5207-20-2
ISBN Vol 1: 978-622-5207-26-4
ISBN Vol 2: 978-622-5207-27-1
ISBN Vol 3: 978-622-5207-28-8
موضوع ها:
نابینایی — دایرةالمعارفها
Blindness — Encyclopedias
مشاهده صفحات اولیه کتاب
متن پشت جلد کتاب:
فقدان دائرةالمعارف ویژه موضوعات و مسائل نابینایان به زبان فارسی و در ایران باعث مشکلات و پیامدهای بسیار برای این جامعه، پژوهشگران و دیگر افراد علاقهمند به مسائل نابینایی شده بود. تألیف و آمادهسازی نهایی مطابق ضوابط دائرةالمعارف نگاری «دائرةالمعارف نابینایی و نابینایان»، شامل شناسایی مدخلها، جمعآوری اطلاعات، تدوین مقالات، ویرایش علمی و فنی در مدت پنج سال انجام شد.
این مجموعه با تأمین اطلاعات لازم برای نابینایان، مدیران جامعه و مسئولان نهادها و مراکز جهانی و عموم مردم، آنان را جذب اقتضائات و ضرورتهای این جامعه میکند، و راههای تغییر و تحول و پیشرفت را هموار مینماید. دائرةالمعارف نابینایی و نابینایان در سه جلد و دوهزارو صد صفحه شامل پنج هزار و هفتصد مدخل با ترتیب الفبایی است که به معرفی شخصیتها، مؤسسات، تجهیزات، مراکز، اماکن، توانبخشی، نشریات و کتابهای مختلف در موضوعات نابینایان پرداخته است.
انتشارات توانمندان
ناشر تخصصی معلولیت و معلولان
تلفن: ۰۲۵۳۲۹۱۳۴۵۲ (ساعت ۸ الی ۱۷) ؛ واتساپ و تلگرام: ۰۹۳۹۸۳۷۳۴۳۵
آدرس: قم، بلوار محمد امین، خیابان گلستان، کوچه۱۱، پلاک۴، دفتر فرهنگ معلولین
ایمیل: nori1363@gmail.com
فهرست
تقدیر و تشکر 6
مقدمه 7 – 22
جلد اول ( آ – ث ) 23 – 687
جلد دوم ( ج – غ ) 689 – 1385
جلد سوم ( ف – ی ) 1387- 1985
راهنمای مدخلها 1987 – 2067
مقدمه
فقدان دائرةالمعارف ویژه موضوعات و مسائل نابینایان به زبان فارسی و در ایران باعث مشکلات و پیامدهای بسیار برای این جامعه، پژوهشگران و دیگر افراد علاقهمند به مسائل نابینایی شده؛ عدم دسترسی به اطلاعات صحیح در برخی زمینهها و دشواری در یافتن پارهای معلومات را میتوان آثار نبود چنین دائرةالمعارفی دانست.
برای تأمین این نیاز و تدوین دائرةالمعارفی کارآمد طرحی در سال 1399 تدوین شد و گروهی از افراد با تجربه در زمستان همان سال، مطالعه و شناسایی مدخلها (مدخلیابی)، جمعآوری اطلاعات و دیگر مراحل را شروع کردند. با تلاشها و پیگیریهای مستمر بیش از شش هزار مدخل شناسایی شد. این مدخلها شامل عنوان کتاب، اسمِ نشریه، نام شخصیت، اسم مرکز و مؤسسه، اسم علوم یا موضوعات مرتبط و مندرج در علوم، رخدادهای تاریخی، سایتها و اسم نرمافزار یا سختافزار است.
شناسایی مدخلها، جمعآوری اطلاعات، تدوین مقالات، ویرایش علمی و فنی و بالاخره تایپ و آمادهسازی نهایی مطابق ضوابط دائرةالمعارف نگاری و نیز متناسب با ویژگیهای این پروژه انجام شد.
به هنگام اجرای مراحل و ابعاد آن، تجارب و دستاوردهای سودمندی به دست آمد که بعضاً در این نوشته و بعداً مفصلتر به علاقهمندان منتقل خواهد شد.
کسانی که میخواهند به مطالعه این مجموعه بپردازند لازم است با شیوه آن آشنا شده، از اینرو ضروری است این مقدمه با دقت مطالعه شود. دائرةالمعارف نگاری مبتنی بر روش و ضوابط خاص اجرا میشود، همچنین دائرةالمعارف خوانی هم با تکیه بر ضوابط و قواعدی امکانپذیر است. دائرةالمعارف مثل یک کتاب داستان و رمان یا یک اثر تاریخی یا تحلیلی نیست که کاربر از ابتدا تا انتهای آن را مطالعه کند؛ حتی اگر کسی تصمیم بگیرد دائرةالمعارفی را از ابتدا تا انتها مطالعه کند، باید چند ماه بلکه چند سال وقت بگذارد؛ البته چنین کاری عبث و بیهوده است. همانطور که از اسم دائرةالمعارف پیداست، اثر مرجع یعنی برای مراجعه و دریافت پاسخ مجهولات و شبهات یا تکمیل معلومات است.
این مجموعه، به نام دائرةالمعارف نابینایی و نابینایان و نام کوتاه «دانا» است. عنوان انگلیسی آن Encyclopedia of Blindness and Blinds و نام کوتاه EBB است. موضوعات مختلف نابینایی و ملحقات نابینایان، بر اساس ضوابط پذیرفته شده در مقالات دائرةالمعارفی تدوین و به ترتیب الفبا از «آ» شروع و به «یا» پایان میپذیرد. هدف، ارائه اطلاعات عمومی درباره موضوعات و آثار نابینایان و کمبینایان، نه یک اثر تخصصی بوده. از اینرو مدخلها به گونهای انتخاب شده که اولاً بسامدی اجتماعی بیشتر داشته؛ دوم همه حوزهها را شامل شود. بر این اساس این اثر یک کتابشناسی صرف نیست هر چند اطلاعات کتابشناسی هم دارد؛ نیز یک شخصیت شناسی یا مجموعهای درباره مسائل پزشکی و توانبخشی نابینایان یا صرفاً گزارشگر رخدادهای تاریخی و ملی نابینایان نیست؛ هر چند همه این قلمروها را پوشش میدهد، به علاوه حوزههای دیگر نابینایان را هم شامل است.
البته فقط در چارچوب و قلمرو نابینایان و نابینایی و کمبینایان است و به مسائل دیگر جوامع نمیپردازد. همچنین عمومی بودن آن، در محتوا و ادبیات مقالات هم تأثیر داشته و با قلمی ساده و روان و در حدّ امکان به دور از اصطلاحات پیچیده یا عبارات دشواریاب تألیف شد. حتی سادگی و روانی حتی ساختار و شاکله مقالات را متأثر ساخته است.
مخاطبان و کاربران این مجموعه از نظر توانمندیهای فرهنگی و ظرفیتهای ادراکی در سطح متوسط جامعه بوده و ضرورتاً باید وضع آنان لحاظ میشد. خلاصه اینکه ضوابط دائرةالمعارف نگاری مراعات شده ولی تلاش شده، دائرةالمعارفی سودمند و قابل استفاده برای این جامعه تدوین گردد.
پیشینه
تاکنون هیچ دائرةالمعارفی درباره نابینایان به زبان فارسی یا عربی منتشر نشده؛ سه دائرةالمعارف به زبان انگلیسی در اروپا و آمریکا و یک دائرةالمعارف به زبان آلمانی در آلمان منتشر شده است. این چهار دائرةالمعارف اولاً با گرایش پزشکی و توانبخشی تألیف شده، دوم اینکه فاقد اطلاعات درباره فعالیتهای نابینایان ایران است و سوم اینکه حتی همه جوانب و ابعاد توانبخشی و پزشکی نابینایان را پوشش نمیدهند.
متأسفانه معلولان، به ویژه نابینایان منابع مرجع مثل کتابشناسی، دانشنامه و دائرةالمعارف، شخصیت شناسی، راهنمای نهادها و مؤسسات و اصطلاحشناسی به اندازه کافی ندارند؛ قبلاً در سال 1375 یک عنوان کتابشناسی توسط کتابخانه ملی ایران در معرفی آثار بریل و صوتی و در سالهای اخیر چند عنوان فرهنگنامه و راهنما و کتابشناسی توسط دفتر فرهنگ معلولین منتشر شده ولی تا وضع مطلوب و تأمین همه نیازها فاصله زیاد است. امید است دائرةالمعارف حاضر آغاز راهی برای تولید آثار مرجع بیشتر در زمینههای مختلف نابینایی باشد.
تدوین و انتشار دانشنامه ناشنوایان(دانا) نخستین اقدام دائرةالمعارف نگاری در حوزه معلولان در ایران بوده و تابوی محال و مشکل بودن کارهای کلان برای این اقشار را شکست و راه را برای کارهای بزرگتر هموار نمود. اینکه ایران در جهان اسلام پیشگام برای اجرای پروژههای جهانی و منطقهای بوده را باید به فال نیک گرفت. البته تاکنون در جهان اسلام، دانشنامهای درباره نابینایان تألیف نشده و این اقدام، خدمت بزرگی به این قشر است.
تجربههایی که در تدوین دانشنامه ناشنوایان کسب شد، در زمینه نابینایان هم به کار گرفته شد و دائرةالمعارف نابینایی و نابینایان کاملتر تألیف شده است. بسیاری از جوانب و ابعاد و مراحل این پروژه با دانشنامه ناشنوایان مشابه است؛ البته بدون کاستیها و نواقص موجود در پروژه ناشنوایان؛ نیز از تجارب جدید دیگران هم استفاده شده.
اولین بار با انتشار طرح نامهای درباره دائرةالمعارف نابینایی در مجله تواننامه (زمستان 1394) این ضرورت در نشستها و محافل نابینایان مطرح شد. بالاخره در 1399 محمد نوری و منصور شادکام تصمیم گرفتند دائرةالمعارفی محدود به موضوعات ایران معاصر برای نابینایان تألیف و منتشر کنند.
پس از تألیف طرحنامه، تقسیم کار انجام و افرادی جذب کار شده و پروژه عملاً از دیماه 1399 آغاز شد. در این طرحنامه سه هزار مدخل شناسایی و پیشبینی شده بود. اما کارشناسان در عمل متوجه شدند محدود کردن دائرةالمعارف نابینایی به یکصد سال معاصر و ایران، حدود سی درصد به نیازهای علمی و فرهنگی نابینایان پاسخ میدهد، به علاوه چنین مجموعهای نمیتواند در توسعه چرخه اطلاعات، ایجاد تعامل و همکاری بین نابینایان ایران و جهان چندان مؤثر باشد. برعکس دائرةالمعارفی تحول آفرین است که دستاوردهای پیشرفته و مدرن را معرفی کند. به این دلایل تصمیم گرفته شد این دائرةالمعارف هیچ مرز و محدودیتی نداشته و هر سوژه و موضوع مهمی در زمینه نابینایی و نابینایان در جهان هست، در صورت وجود اطلاعات، مقاله نگاری شود. از این رو شمار مدخلها به ده هزار افزایش یافت. اما به دلیل کمبود بودجه، حدود شش هزار از مدخلهای مهمتر گزینش گردید و قرار شد در چاپ دوم، دیگر مدخلها افزوده شود.
از نظر گستره جهانی و شمول حوزههای مختلف فرهنگی و اجتماعی نابینایان و نیز از نظر تاریخی همه موضوعات و زمینههای نابینایی را شامل است؛ از اینرو تاکنون چنین دائرةالمعارفی که شامل شخصیتها از ملیتهای مختلف، کتابها، نشریات، رخدادها، فناوریهای مدرن، نهادها و مفاهیم علمی درباره نابینایی و نابینایان باشد در جهان سراغ نداریم و این اثر، اولین اقدام در این زمینه است.
ضرورت
نابینایان در یکصد سال اخیر به پیشرفتهای فرهنگی و علمی دست یافته؛ ایرانیان بسیار هستند که به رغم نابینایی و اختلالات چشمی، پس از گذراندن تحصیلات دانشگاهی به استادی یا معلمی، وکالت و دیگر مشاغل سطح بالای جامعه رسیده یا در ورزش، هنر و موسیقی و مشاغل حرفهای درخشیدهاند. اینان نیاز مبرم به پشتیبانی علمی و خدمات اطلاعاتی دارند. کتابهای مرجع و به ویژه دائرةالمعارفها میتوانند در تأمین آنان مؤثر باشند. با اینکه نابینایان و نهادهای فرهنگی و آموزشی نابینایی در ایران فعال بوده و دهها مدرسه و کتابخانه، نشریات فراوان، مراکز مردمی بسیار، چاپ و نشر صدها عنوان کتاب در زمینههای مختلف نابینایی و کمبینایی منتشر شده و لازم است این فعالیتها به روش دائرةالمعارفی به جهان معرفی شود و نگاه جهانیان نسبت به جامعه نابینای ایران تصحیح یا تکمیل گردد.
نابینایان به لحاظ کارآیی اجتماعی، تکثر و تأثیر مدنی و فرهنگی در جامعه ایران و دیگر جوامع قابل توجهاند. رشد و توسعه فرهنگی و اجتماعی این قشر منوط به اطلاعرسانی به معنای جامع آن است. اطلاعرسانی در این حوزه میتواند تجارب جهانی را در اختیار نابینایان ایران قرار داده و بسترهای رشد و فرصتهای شغلی و موفقیت را به آنها معرفی کند. در دنیای امروز که حجم اطلاعات روز به روز در حال افزایش است، استفاده از این اطلاعات یک ضرورت و دائرةالمعارف از منظر دسترسی به اطلاعات چند کارکرد مهم دارد:
1ـ ساماندهی به اطلاعات موجود برای تولید اطلاعات مطلوب مورد نیاز؛
2ـ صرفهجویی در هزینه و وقت کاربران با دستیابی سریعتر به اطلاعات؛
3ـ فرصتیابی و فرصت سازی در زمینههای شغلی، اجتماعی و فرهنگی؛
4ـ تعامل و تبادل در عرصه جهانی به منظور دستیابی به دستاوردهای مدرن؛
5ـ توسعه چرخه اطلاعات به منظور تسریع در عرضه و دریافت اطلاعات؛
6ـ شناخت منابع اطلاعاتی و علمی و فراگیری شیوه استفاده از آنها؛
7ـ افزایش دانش و تواناییهای ذهنی از طریق دستهبندی اطلاعات و استفاده سریعتر از انواع اطلاعات؛
8ـ آشنایی جامعه با نابینایان و ایجاد زمینه تفاهم، همکاری و گفتوگو؛
9ـ معرفی اطلاعات و مطالب نابینایی انباشت شده در سدههای گذشته؛
10ـ گردآوری تجارب جهانی و طبقهبندی آنها و زمینهسازی برای ارتباطات و تعاملات.
فقط نابینایان از این اثر سود نبرده و خانوادههای آنان، عموم مردم علاقهمند به مسائل نابینایان و پژوهشگران و مدرسان هم از این مجموعه استفاده خواهند کرد. حتی هنرمندان فیلمساز با کسب اطلاعات، در زمینه ساخت فیلمهای مؤثر فعال خواهند شد. بنابراین این دائرةالمعارف میتواند در فرهنگسازی، نهادسازی، جامعهپذیری و ارتباطات اجتماعی نابینایان مؤثر باشد.
هدف: دانا (دائرةالمعارف نابینایی و نابینایان) دو هدف كلان را منظور نموده نخست مقاصد اجتماعی و دوم مقاصد فرهنگی. دانا درصدد توسعه شاخصهای مثبت جامعه نابینایان و افزایش بهره و سودمندی این قشر در جامعه است. بنابراین اهداف اجتماعی دانا را میتوان اینگونه فهرست كرد:
1. گسترش ارتباط بین قشر نابینایان و دیگر اقشار جامعه
2. توجیه نابینایان به سوی فرصتهای اجتماعی
3. معرفی ظرفیتها و استعدادهای نابینایان به مدیریت اجتماعی برای استفاده از آنها در مشاغل و حرفهها.
4. گسترش روابط بین نابینایان كشورها و ساخت یك جامعه جهانی با خاستگاه و اقتدار ویژه در عرصه جهانی. در نتیجه استفاده جامعه نابینایان از امكانات جهانی برای توسعه فرهنگ و جامعه خود.
5. نفوذ بیشتر در ساختار جامعه جهانی نابینایان پس از اطلاعیابی از وضعیت آن جامعه از طریق این دائرةالمعارف.
اما اهداف فرهنگی «دانا» عبارت است از:
1. ارتقای فرهنگ عمومی این قشر از طریق افزایش اطلاعات و آگاهیها
2. توسعه فرهنگ تخصصی به ویژه در عرصه پزشكی، تعلیم و تربیت و جامعهشناسی به دلیل اینكه نابینایان به این دانشها نیاز بیشتری دارند و با بهرهگیری از تجارب جهانی به ویژه تجربههایی كه در جهان پیشرفته به دست آمده، میتوان سلامت، نظام آموزشی و سازمان اجتماعی نابینایان را بهبود بخشید.
3. ایجاد اعتماد فرهنگی و خودگردانی و استقلال توسط خود نابینایان.
این دائرةالمعارف با تأمین اطلاعات لازم برای نابینایان، مدیران جامعه و مسئولان نهادها و مراكز جهانی و عموم مردم، آنان را جذب اقتضائات و ضرورتهای آنها میكند. و راههای تغییر و تحول و پیشرفت را هموار مینماید.
این دائرةالمعارف شناخت لازم از انجمنها و نیز كسان مؤثر و به عبارتی خادمان این قشر از جامعه را در اختیار قرار میدهد و به این ترتیب چرخه تعاملات و مساعدتها و فرایند مناسبات تشکلها با نابینایان را سامان میدهد.
فعال كردن چرخه اطلاعات مربوط به نابینایان از طریق این دائرةالمعارف، مردم ایران و جهان را نسبت به اقدامات و فعالیتهای انجام یافته در این حوزه مطلع میكند؛ پس از این اطلاع، مدیران و نخبگان در ردههای مختلف به سوی طرحهای خدماتی تا آموزشی و پژوهشی نابینایی جذب میشوند؛ خود نابینایان ضعفها را میشناسند و برای رفع آنها انگیزه پیدا میكنند؛ همچنین ارتباطات مراكز و مؤسسات نابینایی تسهیل میشود.
قلمرو
دائرةالمعارف نابینایی و نابینایان (دانا) از نظر تاریخی مسائل این جامعه را از روزگار باستان تاکنون پیگیری کرده؛ از نظر جغرافیا، محدود به کشور و منطقه خاصی نیست و همه جهان را زیر چتر جستجو و کاوش قرار داده. البته در دائرةالمعارف نگاری، به موضوعاتی میتوان پرداخت که اطلاعات کافی موجود باشد. اما محدودیت بودجه، سفر به کشورهای مختلف و حتی شهرهای مختلف در داخل را ناممکن ساخت و با اتکا بر منابع موجود در کتابخانهها یا در شبکه جهانی مدخلیابی، تشکیل پرونده و مقالهنویسی انجام شد. همچنین در تهیه منابع فقط به منابع فارسی، عربی و انگلیسی بسنده کرده و به منابع دیگر زبانها پرداخته نشد.
مدخلها از بین شخصیتها، کتابها، نشریات، مراکز و نهادها، رخدادهای تاریخی، فرهنگی و ملی، علوم مرتبط و مسائل این علوم، فناوریهای مدرن مثل نرمافزارها و سختافزارها و سایتها گزینش شدند. در داخل هر یک از این هفت گروه، گوناگونی و تنوع بسیار هست. شخصیتها فقط شامل هر فرد دارای اختلال در بینایی نمیشود؛ هر چند شرط اول اختلال در بینایی است، اما لازم است شرایط دیگر هم داشته باشد. دارای برجستگی خاصی مثل هنرپیشگی، فعالیت مدنی، فرهیختگی علمی، برخورداری از حرفه و مهارت ویژه از جمله شرایطی است که لازم است فرد نابینا یا کمبینا داشته باشد. داشتن سواد و تحصیلات شرط نیست، ممکن است فردی مدرسه نرفته ولی در بازیگری تئاتر نبوغ و استعداد داشته و به شهرت رسیده باشد. برعکس نابینایی تحصیلات تا مراحل عالی را گذرانده ولی هیچ برجستگی و توانمندی بارز نداشته. همه اینها در مدخل گزینی مؤثر بوده.
اما اینکه گفته شد، شرط اول اختلال در بینایی است به این معنا نیست که افراد بینا از قلمرو خارجاند. بلکه شخصیتهایی که بینایی دارند ولی برای جامعه نابینایان فعالیت کرده و باعث پیشرفت شده، در قلمرو میباشند. معلم و مدرس بینایی که با آموزشهای او نابینایان به موفقیت رسیده یا فردی که مدرسهای برای نابینایان ساخته و دایر کرده، اینگونه معیارها در گزینش مؤثر بودهاند.
کتابهای کاغذی (بینایی) یا صوتی یا بریل که به موضوعات نابینایی و کم بینایی یا به شخصیتهای نابینا پرداخته، در قلمرو هستند و در معرفی هر یک مقالاتی تدوین شده است. تفاوتی ندارد این آثار تألیفی یا ترجمه باشند ولی باید نوآوری و کارآیی میداشتند. مقالات و پایاننامهها در قلمرو آورده نشده، به دلیل کثرت مقالات و عدم دسترسی همگانی به پایاننامهها، این دو گروه به عنوان مدخل گزینش نشدند. اما انگشت شماری از آنها به دلیل اهمیت و سودمندی مدخل شدهاند.
کتابهای فارسی اعم از چشم پزشکی، آموزشی و پرورشی، رمان و داستان، ادبی، تاریخی، توانبخشی، حقوقی و فرهنگی به شرط اینکه در عنوان آن، واژههای دال بر نابینایی بوده یا محتوای آن با رویکرد بررسی مسئلهای از مسائل نابینایی تدوین شده، گزینش شدهاند. اما کتابهایی که نویسنده آن نابینا است ولی محتوای کتاب ربطی به مسائل نابینایی ندارد، فقط در زندگینامه نویسنده اجمالاً معرفی شده است. سعی شده کتابهای فارسی دارای شرایط مزبور در قلمرو آورده شوند، مگر آثاری که به لحاظ محتوایی بدیل و شبیه داشته و مکرر است یا به لحاظ محتوایی ضعیف بوده.
کتابهای انگلیسی مرجع در حوزه نابینایی، معرفی شده مگر اطلاعات اینگونه آثار در دسترس نبوده و به دلیل عدم تکافوی بودجه پروژه و ناتوانی در سفر به خارج و مطالعه کتابخانهها، از آوردن این آثار محروم شدهایم. به هر حال کتب انگلیسی مرتبط به موضوع هر مقدار در دسترس بوده و مراجعه مستقیم یا غیرمستقیم امکانپذیر بوده، معرفی شدهاند. کتابهای عربی منتشره در خارج از کشور هم همین وضع را دارند. ولی کتب عربی داخلی مدخل گزینی شده.
یکی از برجستگیهای این کتاب، پرداختن به اولینها مثل اولین کتابهای درباره نابینایان و نابینایی در ایران است. گاه با جستجوی بسیار و به رغم مشکلات، یافته و در این مجموعه معرفی شدهاند.
نشریات شامل همه جرایدی که به مسائل نابینایی اختصاص دارد اعم از کاغذی، بریل، صوتی و مجازی در قلمرو بوده؛ ولی تهیه گزارش درباره، مشروط به دسترسی و مطالعه مستقیم است. متأسفانه نشریات بسیاری در ایران منتشر میشده که امروزه مفقوداند و فقط اسمی از آنها در برخی منابع درج شده است. همچنین نشریات خارجی که قابل دسترسی بوده، معرفی شدهاند.
یکی از اشکالات مهم در جامعه نابینایی امروز، فقدان کتابخانهها و آرشیوهای مجهز و جامع است. نشریات خارج از دسترس اگر مدیر آن در قید حیات بوده، تلاش شده، مصاحبهای انجام و اطلاعات این افراد در بانک جامع اطلاعات معلولین قرار گیرد. از طرف دیگر بر اساس این اطلاعات، گزارشی درباره آن نشریه، نوشته شده.
مراکز و نهادها شامل مؤسسهها و انجمنهای مردمی، نهادهای دولتی، گروههای هنری یا صنفی، مراکز آموزشی، مدارس و دانشگاهها و امثال اینها است. مشروط به اینکه رویکرد و گرایش نابینایی داشته باشد.
مواردی مثل روز جهانی عصای سفید، هفته نابینایان، همایش دانشجویان نابینا، نشست کتابداران نابینا در گروه رخدادها طبقهبندی شده و شماری از مدخلهای این دائرةالمعارف معرفی همین رخدادهاست. فقط موارد دسترسپذیر و قابل دسترسی به اطلاعات آنها در قلمرو قرار گرفتهاند.
دانشهایی چون تاریخ نابینایی، خط بریل، آموزش و پرورش نابینایان، مطالعات نابینایی، حقوق نابینایان و فقه العمیان هر کدام مدخل شده و درباره آنها یک یا چند مقاله تدوین شده؛ همچنین پارهای از مسائل مهم علومی مثل جامعهشناسی نابینایی، تاریخ نابینایان، روان شناسی کودکان نابینا.
با توجه به اینکه نهاد آموزش و پرورش برای نابینایان در ایران کمتر از یک قرن سابقه دارد و هنوز رشتههای ویژه نابینایی در مقاطع لیسانس تا دکتری در ایران دایر نشده هر چند در برخی کشورها رشتههایی مثل مطالعات نابینایی چند دهه قدمت دارد، به این دلایل رشتههای علمی نابینایی به درجهای از بلوغ و کمال نرسیدهاند. با این حال تا اندازهای که اطلاعات وجود داشت سعی کردیم مقالاتی در این زمینه عرضه شود.
دائرةالمعارفهایی که رویکرد سنتی دارند از مدخل گزینی در زمینه سایت، اینترنت، کامپیوتر، شبکههای مجازی اِکراه و اِبا دارند. گویا این حوزهها را علمی ندانسته و میگویند اینگونه موضوعات به رفتارهای اجتماعی بیشتر تعلق دارد تا به حوزههای علمی. اما از آنجا که کامپیوتر، اینترنت و شبکههای اجتماعی باعث پیشرفت جامعه و فرهنگ نابینایان بوده و پیشرفت آنان در چند دهه اخیر با هزاران سال گذشته قابل مقایسه است، از اینرو نمیتوان اینگونه مسائل را نادیده انگاشت و لزوماً دائرةالمعارف نابینایان باید مدخلهایی در این زمینهها داشته باشد. هم اکنون نابینایان ایران در شبکههای مختلف دهها گروه و کانال دارند و بیشترین حجم ارتباطات آنها از این طریق است.
مدخل گزینی در این حوزه شامل معرفی سایتها و گروههای مهم و مؤثر؛ شخصیتهای مؤثر و مؤسس و مبتکر؛ مراکز آموزشی و ترویجی، فناوریهایی مثل پادکست و نرمافزارها و سختافزارها است. البته پرداختن به همه مسائل و زمینههای کامپیوتر و اینترنت و شبکههای مجازی خود دائرةالمعارفی با همین حجم خواهد شد. از اینرو سعی شده به موارد مؤثر و مهمتر اکتفا گردد.
نابینایان منطقه به ویژه فارسی زبانهای ساکن تاجیکستان و افغانستان فراموش نشده و سعی شده مسائل آنان مدخل گزینی و مقاله نگاری گردد.
تولید اطلاعات
دائرةالمعارف در هر موضوع و علمی قابل تولید نیست درباره موضوعاتی میتوان دائرةالمعارف نوشت که انبوه اطلاعات و بسامدی و کثرت منابع اطلاعاتی وجود داشته باشد. از طرف دیگر تا دائرةالمعارف تدوین و عرضه گردد، بستر و زمینه رشد و پیشرفت فراهم نمیگردد.
متأسفانه فرهنگ نابینایی در مواردی فاقد اطلاعات و بسامدی است. راهکاری ابتکاری در این دائرةالمعارف به کار گرفتیم و اطلاعات مورد نیاز را ابتدا با گفتوگو یا باز تولید، نشر دادیم، سپس اطلاعات نشر یافته را در مدخل گزینی استفاده کردیم. برای مثال نابینایان در زمینه کامپیوتر و اینترنت پیشگام بوده و فعالیتهای همچنین ابتکارات متنوع داشتهاند. اما کتاب یا مقاله یا اسناد مکتوب قابل دسترسی نداریم یا خیلی کم داریم. برای جبران این نقص، با چند تن از کارشناسان کامپیوتر و نابینا مصاحبه شد. این مصاحبهها منتشر گردید. سپس اطلاعات آنان در مقالات استفاده شد.
کارنامه هویتنما
دائرةالمعارف حاضر فقط یک کتاب شامل مجموعهای مسائل و اطلاعات نیست بلکه اثری با سودمندیهای گوناگون است. یکی از نقشها و کارکردهای آن، معرفی هویت نابینایان به ویژه ایرانیان نابینا است. فعالیتهای ایرانیان در زمینه چشم پزشکی را از چندین سده قبل به اینسو نشان میدهد. کتابها و رسالههایی ایرانیان در زمینه چشم پزشکی و ابتکارات آنان در زمینههای مختلف را میشناساند. نابینایان یا کمبینایان معاصر که در موضوعی برجستگی داشته، همچنین افراد عادی که درباره نابینایی فعالاند را معرفی میکند. این فعالیتها شگفتآور و موجب مباهات و عزت ایرانیان و جهانیان است.
این ابتکارات در این مجموعه در مقالات مستقل معرفی شده است. اشعار، حکایات، ضربالمثلها درباره نابینایان که به عنوان ادبیات عامیانه در زبان فارسی شناخته شده، برای فرهنگسازی و ترویج اخلاقیات در عموم مردم از دیگر جنبههای قابل توجه است که در مقالات متعدد معرفی شده.
مدارس مختلف برای نابینایان در ایران ساخته شد، به سرعت خط بریل بومی گردید و انواع فعالیتها جریان داشته که در دهها مقاله گزارش شده. بنابراین این اثر کارنامهای هویتنما و گویای فعالیتهای ایرانیان و نابینایان از دوره باستان تاکنون میباشد.
جزئینگری
سیاست دائرةالمعارفها از نظر «حجم و ساختار مقالات» متفاوت است. برخی دائرةالمعارفها به مقالات مبسوط با عنوان کلی شامل چند فصل علاقه دارند. اما اغلب دائرةالمعارفها، مدخلها را به گونهای انتخاب میکنند که فقط درباره یک موضوع و دارای یک مبحث باشد و در درون خود چند سر فصل نداشته باشد. دائرةالمعارف حاضر خطمشی دوم را انتخاب کرده و در مدخل گزینی، جزئی نگر است. لغتنامه (دیکشنری) برای هر مدخل، واژههایی به عنوان معانی مترادف یا متضاد آن مدخل معرفی میکند. یعنی گزارش بعد از هر مدخل، لغتشناسی و واژهنمایی است. اما دائرةالمعارف بعد از هر مدخل گزارشی از اطلاعات مرتبط به آن مدخل را میآورد و مدخل را توضیح میدهد. اما این مدخل باید قابل تجزیه به چند مدخل جزئیتر نباشد و نتوان برای آن سرفصل آورد. در واقع همه سرفصلهای مندرج در یک مدخل، خود مدخل مستقلی شده و ذیل آن مقاله مستقلی تدوین شده است. برای مثال «انجمن نابینایان» اگر به روش کلی تدوین شود، ذیل آن پس از توضیحات اولیه، سرفصلهایی مثل «انجمن نابینایان تهران»، «انجمن نابینایان اصفهان»، «انجمن نابینایان تبریز» آورده میشود. اما اگر با نگاه جزئی تدوین شود، «انجمن نابینایان تهران»، انجمن نابینایان اصفهان و دیگر سرفصلها، مقالات مستقل شده و در جای خودش درج میشود. نیز ذیل «انجمن نابینایان» اطلاعات کلی آورده میشود.
خطمشی جزئینگری تعداد مدخلها را زیاد، حجم مقالات را کم و دسترسی به مقالات برای کاربران آسانتر میگردد. در برخی دائرةالمعارفها، مقالاتی با حجم یک کتاب درج شده و پیدا کردن مطلبی در چنین مقالهای، چند ساعت وقت میطلبد. اما اگر مقاله کم حجم و جزئی انتخاب شوند، کاربران به سرعت به خواسته خود میرسند.
بنابراین اکثر مقالات این دائرةالمعارف بسیط و بدون عناوین درون متنی یا سرفصل است. موارد اندکی که شامل عنوان است به این دلیل بوده که این عناوین قابلیت تبدیل به مدخل را نداشته و به همین دلیل در همان مقاله گزارش شده است.
ممکن است کاربری نیاز به اطلاعات کلی داشته باشد، یعنی اطلاعات چندین مدخل مستقل ولی پراکنده در حروف مختلف را میخواهد. مدیریت دائرةالمعارفها با تهیه ایندکس (فهرست موضوعی) در پایان هر دائرةالمعارف این مشکل را چارهجویی کردهاند. در پایان این اثر هم فهرست راهنما میآید و همه مدخلها به صورت جزئی یا ترکیبی معرفی میشوند.
پرهیز از مقالات طولانی
مقالات دائرةالمعارفی باید در حداقل کلمات، حداکثر اطلاعات لازم را در اختیار کاربر قرار دهد. به همین دلیل کاربران به جای مراجعه به مقالات و کتابهای متعدد ترجیح میدهند به منابع مرجع مراجعه کنند زیرا در چند ثانیه، اطلاعات کلیدی را دریافت و به خواسته خود میرسند. این منابع مرجع ممکن است کتاب کاغذی به نام دائرةالمعارف یا کتاب معلومات عمومی باشد و یا دائرةالمعارفی الکترونیکی و مندرج در شبکه مجازی باشد.
نسلهای جدید به نام نسل ساندویچی مشهور شده و دوست دارند هر چیز را سریع و زود و با حداقل هزینه به انجام برسانند. دوست ندارند برای نهار، سفره مفصل پهن کرده و ساعتی را صرف تناول کنند. بلکه مقبول آنها این است که در چند دقیقه و سرپایی و غذایی خورده و به سراغ کارهای دیگر روند. در مطالعه و اطلاعیابی هم همین شیوه را دارند. بنابراین باید دائرةالمعارفهایی تولید کرد که مقالات کوتاه با اطلاعات کلیدی، بدون زواید و حواشی با قابلیت فهم سریع تولید کرد. دائرةالمعارف حاضر، تلاشی در این جهت است.
بنابراین، به منظور سهولت استفاده از این اثر، از پرداختن به مدخلهای کلی پرهیز شده و تلاش شده مدخلهایی که شامل چند سرفصل هستند، هر سرفصل یک مدخل شود و مقالهای درباره آن عرضه شود. این سیاست باعث دسترسی آسانتر و سریعتر به اطلاعات است.
اما اگر کاربری اطلاعات درباره مدخل فراگیر و عام بخواهد، باید به فهرست راهنمایی پایانی مراجعه کند.
تعدد و تنوع
دائرةالمعارف باید اطلاعات موجود در یک دانش را تجمیع و در حداکثر مدخلها توزیع کند. هر چه مدخلها بیشتر باشد، کارآیی دائرةالمعارف افزونتر است. حتی در مواردی که واژگان متعدد برای تبیین مفاهیم مستقل وجود نداشته، یعنی یک واژه برای معانی مختلف، کاربرد داشته، به عبارت دیگر یک مدخل از منظرهای مختلف بررسی و مقالات متعدد تدوین و ارائه گردیده است. در واقع آن موضوع از منظرهای مختلف بررسی شده یا جوانب مختلف آن در مقالات متعدد، تحلیل شده است. زیرا در مواردی یک موضوع ابعاد متنوع دارد و بررسی همه ابعاد به طولانی شدن مقاله میانجامید؛ از اینرو چند مقاله و هر مقاله درباره جنبهای از آن تألیف شده است.
در چنین مواردی به کاربر توصیه میشود قبل از مطالعه مقاله، مُعّرِف (عبارت مقابل مدخل) را ملاحظه کند. معرف گویای محتوای مقاله و میتواند در انتخاب و تصمیم کاربر مؤثر باشد.
حجم و آمار
چهار عنوان دائرةالمعارفی که به زبانهای انگلیسی و آلمانی در اروپا و آمریکا در زمینه نابینایی منتشر شده، تک جلدی و آمار مقالات آنها، به یک هزار نمیرسد. اما در دائرةالمعارف حاضر، حدود ده هزار مدخل شناسایی شد. ولی کمبود بودجه باعث شد تا از این عناوین، حدود شش هزار مدخل گزینش گردد. در چاپ جدید به مدخلهای کنار گذاشته، پرداخته خواهد شد.
با اینکه دائرةالمعارف باید شامل بررسیهای جامع باشد ولی دائرةالمعارفی با استقراء کامل و بدون نقص در جهان یافت نمیشود. معمولاً دائرةالمعارفها هر چند سال یک بار به روز شده و کاملتر میشوند. دائرةالمعارف نابینایی و نابینایان (دانا) هم از این تدبیر مستثنی نیست.
مقالات از نظر حجم به بلند، متوسط و کوتاه تقسیم شد. میانگین همه مقالات 250 کلمه است. هر مقاله شامل اصلیترین اطلاعات و با حداقل کلمات، حداکثر مفاهیم اطلاعرسانی شده؛ از این نظر از طول و تفصیلهای غیر مرتبط به نابینایی خودداری شده است. البته مسائل کمبینایی را هم شامل است.
مراحل علمی و اجرایی
دائرةالمعارف نگاری پدیدهای جدید و نیاز به دانش و تجربه کافی دارد. آموزش و انتقال این مهارت، مشارکت جامعه در تولید دائرةالمعارف را توسعه داده و باعث گسترش پیامدهای اقتصادی و فرهنگی خواهد داشت.
مدیران این دائرةالمعارف سالها در تألیف آثار اینچنینی تجربه آموخته و اکنون، پس از گذر از مراحل زیر دائرةالمعارف حاضر را آماده و عرضه کردهاند:
ـ تدوین طرح علمی و اجرایی؛ به دلیل اینکه هر دائرةالمعارف اقتضائات و شرایط خاص خود را دارد، از اینرو ضروری است با مطالعه ابعاد پروژه، طرحی متناسب با آن تهیه گردد. محمد نوری از 1385 به مطالعه فرهنگ و جامعه نابینایان پرداخت و در سال 1391 اولین طرح نامه دانشنامه نابینایان را تدوین و پس از تکمیل در سال 1394 آن را در مجله تواننامه منتشر کرد.
ـ مدخل گزینی؛ کلید واژهها و اصطلاحات مندرج در فرهنگ نابینایی و نابینایان از لابهلای کتابها، مقالات و اسناد استخراج و پس از تنظیم فهرست مدخلها یا عناوین مقالات به دست میآمد. اولین واژه در هر مقاله، مدخل نامیده میشود. مدخل که گاه به نامهای دیگر مثل طلیعه مقاله هم خوانده شده.
البته کلمه مدخل در چند معنا کاربرد دارد: مقدمه کتاب، تمام مقاله مندرج در دائرةالمعارف و نخستین کلمه یا عنوان و تیتر در مقالات دائرةالمعارفی.
گروهی چند ماه به مطالعه متون پرداخته و کلید واژهها و اصطلاحات این دائرةالمعارف را جمعآوری کردند. به دلیل اینکه اصطلاحنامه نابینایی یا تزاروس نابینایی و همچنین شخصیتشناسی نابینایان، راهنمای مراکز و مؤسسات و نشریات نابینایان تاکنون منتشر نشده، از اینرو مجبور بودند، نامهای شخصیتها، عناوین کتابها و نشریات و اصطلاحات را با جستجو در متون پیدا کرده و پس از ویرایش، فهرست مداخل این دائرةالمعارف آماده شد.
ـ پروندهسازی؛ تدوین مقاله منوط به اطلاعات جمعآوری شده است، بنابراین لازم بود اطلاعات لازم برای هر مدخل جمعآوری و پرونده آن آماده میشد. اما به دلیل فقدان کتابخانه و آرشیو جامع در زمینه نابینایان در ایران، جستجوی وسیعی نیاز بود. گروهی با جستجو در کتابخانهها، کتب مرجع و اینترنت اطلاعات لازم را یافته و پروندهسازی برای مدخلها را به انجام رساندند. برای هر مقاله، یک پرونده علمی آماده شد، یعنی شش هزار پرونده آماده و در اختیار نویسندگان قرار گرفت.
ـ تألیف مقالات؛ افرادی که بتوانند مقالات دائرةالمعارفی تدوین کنند، بسیار اندکاند. اما با مساعدت گروهی از نویسندگان و مترجمان بر این مشکل هم فائق آمده و بیش از شش هزار مقاله تألیف گردید.
مقالاتی که در دائرةالمعارفهای خارجی درج شده، به دلیل اینکه درباره نابینایان ایرانی یا مسائل ایرانی، اطلاعات ندارند یا کم دارند، از اینرو ترجمه صرف آنها سودمند نبوده و لازم بود علاوه بر ترجمه، مطالب جدید افزوده میشد. بنابراین همه مقالات این دائرةالمعارف تألیفی است و مقاله صرفاً ترجمه نداریم.
اطلاعات مندرج درباره موضوعات پزشکی و توانبخشی سودمندی افزونتر دارد، از اینرو تمامی این مقالات ترجمه شده.
ـ ویرایش و آمادهسازی، پس از تألیف مقالات، گروهی به ویرایش علمی، فنی و ادبی پرداخته و مقالات را از جهات مختلف آماده کردند.
ـ بررسی نهایی؛ پس از ویرایش سورت مقالات، مجموعه الفبایی به دست آمد. در این مرحله پارهای از نواقص مثل مقالات تکراری یا نواقص نمایان شد. سر ویراستار با اشرافی که بر همه مراحل دارد، به بررسی و رفع اشکالات پرداخت. در این مرحله مقالات مجموعی یعنی مقالاتی که درباره یک موضوعاند، شکل گرفت.
ـ حروفچینی و صفحهآرایی، در این مرحله مقالات تایپ شده و پس از مقابله خوانی و صفحهآرایی برای سر ویراستار ارسال گردید.
ـ انتشار؛ دائرةالمعارفها به صورت کاغذی یا الکترونیکی (آنلاین یا روی لوح فشرده) و یا به هر دو صورت منتشر میگردند. این اثر ابتدا به صورت کاغذی در چند جلد منتشر شده. سپس برای انتشار الکترونیکی، نیز تبدیل به خط بریل و کتاب گویا یا تصمیم گرفته خواهد شد.
هشت مرحله مزبور به آسانی اجرا نشد و در هر مرحله، موانع و مشکلات فراوان وجود داشت. مهمترین مشکل فقدان الگوی بومی مناسب بود و مدیریت مجبور بود، بر اساس شرایط و ویژگیهای فرهنگ و جامعه نابینایی مدلی ابداع کند. زیرا این دائرةالمعارف در بسیاری از جهات همانندی و تشابه با دیگر دائرةالمعارفها ندارد و نیاز به مطالعه مستقل و عملیات مخصوص به خود داشت. مشکل مهم دوم، فقدان زیرساختهای علمی و فرهنگی در زمینه نابینایی در ایران بود. برای مثال شخصیتهای نابینا شناسایی و در شهرهای مختلف فهرست نشده، همچنین نشریات، کتابها و دیگر متعلقات.
موانع
اجرای پروژههای ملی مثل دائرةالمعارف نابینایی و نابینایان در ایران به آسانی ممکن نیست. شش مشکل و مانع به هنگام اجرا، مشاهده شد. اول در همه کشورها اینگونه کارها با حمایت و مساعدت دولت انجام میپذیرد، اما به دلیل عدم اعتقاد مدیران یا مشکلات بودجه، نهادهای دولتی معمولاً از مساعدت امتناع میکنند. دوم ارتباطات با نهادهای علمی و اطلاعاتی در کشورهای پیشرفته دشوار و با موانع بسیار همراه است. سومین مانع، نبود نهادهای عملی و اطلاعاتی نابینایان مثل کتابخانه، آرشیو، بانک اطلاعات ویژه نابینایان است. مراکزی نظیر کتابخانه نابینایان وابسته به کتابخانه ملی ایران حتی در بخش کتاب کاغذی هم نواقص فراوان دارد چه رسد به اسناد، فیلمها و آثار صوتی. چهارمین مانع، کتابشناسیها، راهنماهای مراکز، راهنمای فیلمها، مقاله نامه، فهرست پایاننامهای که به روز و جامع باشند، منتشر نشده است.
تنها جایی که کمک بسیار به این پروژه کرد، بانک جامع اطلاعات معلولان بود. این بانک به رغم نواقص، کارگشا است.
مانع پنجم، نیروی انسانی متخصص که هم آشنا به مسائل نابینایی و هم آشنا به امور دائرةالمعارفی باشد در ایران نداریم یا کم داریم. ششمین مانع، شاخه نابینایی در علوم مختلف چون حقوق، پزشکی و چشم پزشکی در ایران وجود ندارد. دانشگاه ویژه یا رشتههای ویژه برای نابینایی مثل خط بریل یا حقوق نابینایان نداریم. به همین دلیل مثلاً چشم پزشکی دارای ادبیات گسترده با اصطلاحات فراوان است. بسیاری از این اصطلاحات هنوز فارسی نشده و معادل فارسی برای آنها تعیین نشده است. در مواردی هم که معادل فارسی دارد، متخصصان چشم پزشکی ترجیح میدهند همان اصطلاح اصلی را استفاده کنند. اما این دائرةالمعارف عمومی است و چشم پزشکی نیست، هر چند مدخلهایی از چشم پزشکی هم وارد شده است.
مدخلهای چشم پزشکی تخصصی که معادل جا افتاده فارسی دارد، فارسی را آوردهایم؛ اما اگر واژه انگلیسی شهرت و بسامدی داشته، از واژه فارسی شده انگلیسی (فینگلیش) استفاده شده است. البته در همه موارد سعی شده با ارجاع، کاربران را راهنمایی کنیم.
منابع
برای تألیف مقالات از سه دسته منابع کتابخانهای منابع میدانی یا شفاهی و نیز منابع الکترونیک استفاده شده. منابع کتابخانهای شامل کتاب، پایاننامه و مقاله اولویت دارند. البته این منابع از نظر استحکام و اعتبار به چند دسته تقسیم شده و در تحقیقات مرجع و دائرةالمعارف نویسی باید به سراغ منابع دست اولتر، متقنتر و معتبرتر میرفتیم. به دلیل اینکه درباره موضوعات معاصر هنوز کتابی و حتی مقالهای تألیف و عرضه نشده، به ناچار به سراغ منابع میدانی یا الکترونیکی رفتیم. در پایان هر مقاله، منابع استفاده شده معرفی شده.
این دائرةالمعارف مثل دائرةالمعارف فارسی (مصاحب) و دانشنامه دانشگستر و بسیاری دیگر از دائرةالمعارفها و دانشنامهها، در میانه متن، ارجاع به منابع نشده و در آخر مقاله، منابع معرفی شده است.
ساختار مقاله
همه مقالات شامل چهار بخش مدخل، توضیحگر، گزارش و مأخذ میباشند. اما برخی مقالات دو بخش پاورقی و مکمل هم دارند.
مدخل: تیتر یا عنوان مقاله است و نام شخص یا اسم نشریه یا عنوان کتاب یا رخداد تاریخی و یا اسم دانش است. در صورتی که انگلیسی باشد. فارسی آن در متن و انگلیسی آن در پاورقی آمده است.
مدخل در دائرةالمعارف نگاری دو کاربرد دارد. عنوان و تیتر مقاله؛ تمام مقاله.
توضحیگر: تعریف یا معرفی مدخل در یک جمله است. شناسه در واقع فشرده مقاله هم محسوب میشود.
گزارش: آن را بدنه مقاله هم مینامند. تحقق موضوع در تاریخ از آغاز پیدایش تا انتها در این قسمت گزارش میشود. گاه آن را بخش اصلی یا بدنه اصلی مقاله مینامند. تاریخی بودن به این معنا است که شخص از تولد تا وفات، سیر زندگیاش گزارش شده؛ همینطور در موضوعات دیگر، از آغاز تا پایان گزارش شده است.
مأخذ: معرفی منابع و مستندات مقاله. اگر بیش از یک مأخذ داشت، به ترتیب الفبای عنوان معرفی شدهاند. برای تسهیل در فهم مآخذ، اولاً هر مأخذ از سر سطر شروع شده؛ دوم ابتدا عنوان، بعد از آن نام پدید آورده و دیگر مشخصات آمده است.
پاورقی: فقط معادل انگلیسی کلمات مندرج در متن در پاورقی آمده؛ اما مقالاتی که فاقد واژههای انگلیسی است، پاورقی هم ندارند.
مکمل: درباره برخی موضوعات، افراد برجسته، اظهار نظر کرده. به دلیل کمبود منابع در فرهنگ نابینایی، این دیدگاهها ارزش علمی و تاریخی دارد و لازم است برجسته گردد؛ همچنین گاه یک موضوع از منظر علوم دیگر هم بررسی شده و نیاز بود این نگرشها برجسته میشد. اما جداسازی و مستقل کردن این دیدگاهها در قالب یک مقاله مستقل باعث میشد، ارتباط مباحث گسسته شده و پیوند آنها از بین برود، از اینرو تصمیم گرفته شد در چنین مدخلهایی، همان شیوه قدیمی ذیل یا استدراک نویسی اجرا گردد. شیوه اجرا اینگونه است که پس از اتمام مقاله عنوانی در وسط صفحه آورده شده و دیدگاه مورد نظر درج و در پایان مأخذ هم آورده شده. بنابراین در پایان هر مقاله اگر عنوان وسطچین آمده، نشانگر این است که مکمل دارد. برخی مقالهها چند مکمل دارد.
اصول موضوعه
هر رشته یا هر مطلب علمی متکی و وابسته به دانشهای دیگر است. مثل صنعت ماشینسازی که هر قسمت آن باید توسط افراد خاص ساخته شود. در دائرةالمعارف نویسی هم تخصصهای مختلف مثل کتابشناس و فیلمشناس شخصیتشناس مشارکت دارند. حتی اگر خودشان حضور فیزیکی نداشته باشند، از آثار آنها استفاده شده.
برای تشخیص نابینایی افراد قرون گذشته، باید به سراغ منابع تاریخی رفته و با تکیه بر آن منابع، مثل کتاب نکت الهمیان نوشته صفدی نابینایی فردی را تأیید و در این دائرةالمعارف آوردهایم.
اخذ پارهای از دستاوردهای علوم را اصول موضوعه مینامند و رویهای شناخته شده در همه امور علمی و حرفهای است. در این دائرةالمعارف هم از این شیوه استفاده شده. از اینرو از مسائل و بررسیهای اثبات و تأیید شده در پزشکی، داروسازی، تاریخ، روان شناسی، ارتباطات و دیگر علوم استفاده شده.
افزایش سودمندی به روش سادهسازی
مدیریت این دائرةالمعارف در تمامی مراحل و در همه امور تلاش کرده منبعی تولید شود که جامعه هدف حداکثر استفاده را از آن داشته باشند. حداکثر استفاده یعنی افراد بیشتری مطالعه کنند و مخصوص قشر محدودی نباشد؛ دوم ادبیاتی داشته باشد که برای عموم قابل فهم باشد.
با توجه به اینکه جامعه نابینایان از نظر کتاب، نشریات و اطلاعرسانی همپایه جامعه عادی به روز نیستند؛ از طرف دیگر آنان با فاصله زمانی به منابع دسترسی خواهند داشت، نیز به بسیاری از منابع به دلیل بریل یا گویا نبودن، دسترسی نداشته و نمیتوانند مطالعه کنند، بنابراین باید کتاب مرجع و دائرةالمعارفی به زبان ساده و قابل فهم و به دور از دشواریهای زبانی و ساختاری تدوین و تولید میشد. از طرف دیگر دائرةالمعارف نگاری ذاتاً پیچیده و دشواریاب است؛ چون انبوهی از اطلاعات، فشردهسازی شده؛ به گونهای که این اطلاعات فشرده نشانگر و گویای همه جوانب هم باشد.
اینگونه نیست که هیچ اصطلاح تخصصی به کار نرفته ولی تلاش شده هر چه کمتر از اصطلاحات نامأنوس و دیریاب و سخت فهم استفاده شود یا اگر به اجبار استفاده شده، معادل یا هم معنای فارسی آن هم آمده. در واقع سختترین مشکل این دائرةالمعارف همین نکته بوده است.
سادهسازی محدود به ادبیات و متن و نگارش نبود بلکه تلاش شده، ساختار مقالات هم ساده باشد. برخی دائرةالمعارفها در صورت و ظاهر مقالات آن قدر علائم، نمادها، درهم تنیدگی و اختصارات هست که کاربر باید زمانی مصروف فهم و درک آنها کند؛ سپس به مطالعه و فهم متن بپردازد. اما در این دائرةالمعارف، ظاهر مقالات بسیار ساده و روان است؛ از حداقل اختصارات استفاده شده است. به عنوان نمونه مدخلها، آوا نگاری نشده، در بخش مآخذ، هر منبع جداگانه و در یک سطر معرفی شده است.
اصلیترین هدف مدیریت، اولاً تسهیل دسترسی به اطلاعات ضروری و مورد نیاز عموم و دوم آموزش جامعه هدف در آشنا شدن با انواع منابع، وسایل، فناوریها و خلاصه هر آنچه در ساختار فرهنگ نابینایان و پیشرفت آنان مؤثر است. بنابراین صرفاً درصدد تألیف و ارائه یک کتاب مرجع نبوده؛ بلکه کتاب مرجعی پیریزی شده که در ارتقا و رشد توانمندیهای فرهنگی و علمی این جامعه تأثیر اساسی داشته باشد.
احترام به افکار
حقوق و حیثیت معنوی و شخصیت انسانی نابینایان از بنیادهایی است که مورد توجه بوده است. کسانی که با هدف هزل، تمسخر، اهانت و هتاکی این جامعه را هدف گرفتهاند، در مقالات مختلف نقادی شده و به روش منطقی رویه و دیدگاه آنان نقد شده.
البته این دائرةالمعارف درصدد طرح دیدگاههای منفی و آراء مخالف افکار عمومی نیست. ولی ضمن احترام به افکار عامه مردم، هر جا با اصل بنیادین مزبور، زاویه باز شده، مجبور به نقادی شده است.
فرهنگ عامیانه (فولکلور) هم مورد توجه بوده ولی در بخشهایی از فولکور که مباحث غیر علمی و فاقد مبانی صحیح و بدون سند ارائه شده و گاه خرافاتی محض است، بررسی و نقادی شده است. این نقدها به معنای بیاحترامی به افکار عمومی نیست بلکه مبارزه با خرافاتی است که هیچ مبنای دینی و مذهبی و توجیه پزشکی و علمی ندارند. در اکثر موارد صرفاً به نقل این خرافات پرداخته و داوری به خواننده سپرده شد.
این دائرةالمعارف به همه صاحبان فکر به یک اندازه توجه کرده هم اندیشههای پزشکان و هم آراء مذهبیها، نیز دیدگاههای عالمان علوم انسانی مطرح شده است.
گسترش جهانگرایی
از جمله اهداف این دائرةالمعارف توسعه روابط نابینایان داخل با مراکز علمی و فرهنگی خارج از کشور است. مدیریت با قبول این نظریه که معلولان و نابینایان در کشورهای مختلف خاستگاهها و نیازهای مشترک دارند، از ارتباطات آنان برای همافزایی و تعاضد، حمایت همه جانبه کرده. نابینایان کشوری در خط بریل پیشرفتهتر هستند، و در کشور دیگری در آموزش و کشوری در فناوریهای مدرن دستاورد داشتهاند، اگر بین آنان داد و ستد و تعامل انجام پذیرد حتماً به پیشرفت همدیگر کمک خواهند کرد.
اما برای رسیدن به تعامل و داد و ستد، لازم است زمینههای آن مهیا گردد، از جمله آشنایی با یکدیگر و معارفه، سپس گفتوگو با هم به منظور تبادل نظر و مبادله اطلاعات اهمیت دارد.
این اثر تلاش کرده، اسامی و اطلاعات مراکز، دانشگاهها، شرکتها و نهادهای مهم را بیاورد، حتی اطلاعات جوایز و مؤسسههایی که جوایز مهم جهانی را اعطا میکنند را معرفی کند. تصور کنید، مبلغ یک جایزه نه چندان مشهور در جهان، مساوی یکصد سال حقوق ماهانه است. نابینایان در کشورهای مختلف با عرضه کارهایشان به مؤسسات اعطا کننده جایزه، اگر در طول عمرشان یک بار هم، احراز کنند، کافی است. همچنین در جهان بورسها و مساعدهای سودمندی اعطا میشود که نابینایان ایران از آنها بیخبر هستند. تلاش شده تمامی راهها و زمینههایی که خارجیها میتوانند از ظرفیتها و استعدادهای جامعه هدف ایران بهرهمند شوند و نیز داخلیها میتوانند از امکانات و فرصتهای خارج بهره ببرند در این کتاب معرفی شود.
ذیل نام نهادها و مراکز، فقط آدرسها و راههای ارتباطی ثابت و کم تغییر مثل آدرس سایت آمده ولی راههای ارتباطی که هر چند وقت، تغییر پذیر است، نیامده است.
این دائرةالمعارف تلاش میکند بین نابینایان از کشورهای مختلف یا از اقوام و ملیتهای مختلف مفاهمه و گفتوگو ایجاد کند تا آنان به یک منطق و زبان مشترک دست یافته و بتوانند، در رشد و همافزایی یکدیگر فعال شوند. همچنین درصدد بودهایم دستاوردهای تاریخی، مدنی و فناورانه را منتقل کنیم. اینکه نابینایان آمریکا ظرف حدود یکصد سال از صفر به رفاه، آموزش، مدنیت، اشتغال مطلوبی رسیدند، تجربهای است که برای نابینای افغانستانی یا ایرانی قابل مطالعه و تأمل است. یا اینکه نابینایان ایران توانستند خط بریل را به سرعت بومیسازی کنند برای بسیاری از ملیتها و اقوام جهان قابل پیروی و الگوگیری است. چنین مواردی با دقت در این کتاب گزارش شده است.
خروجی
این دائرةالمعارف در گام نخست به صورت کاغذی عرضه خواهد شد، سپس برای ورژنهای بریل، صوتی و الکترونیکی آن تدبیر خواهد شد. زبان اولیه آن فارسی است ولی قصد هست به زبانهای عربی و انگلیسی هم تبدیل و منتشر شود.
مهمتر اینکه ضرورت راهاندازی ویکی معلولان یعنی دائرةالمعارفی که آنلاین و از طریق اینترنت دسترسپذیر باشد، جدی است. بر اساس برآوردهای اولیه نابینایان، ناشنوایان، آسیبمندان حرکتی، افراد دارای اختلال روحی و ذهنی و نیز معلولان اجتماعی بیش از پانصد هزار مدخل دارند. از طرف دیگر در جوامع پیشرفته حدود ده درصد و در جهان در حال توسعه بیش از بیست درصد از جمعیت دارای اینگونه معلولیتها هستند.
راهاندازی ویکیپدیای معلولان نه تنها به این قشر تبعیض زده و کم درآمد کمک میکند؛ بلکه دسترسپذیری آنان را توسعه میدهد و به پژوهشگران خدمات علمی دهد تا درباره پیشگیری از معلولیتها، راههای مبارزه با مشکلات این جامعه، اقدامات کارشناسانه داشته و راهکارهای مناسب در اختیار مسئولان بگذارند. امید است کسانی که توان مالی دارند، کمک کنند تا این سامانه زودتر راهاندازی شود.
در پایان
از همه افرادی که در پنج سال گذشته، با عشق و دلدادگی در این پروژه تلاش کردند، به سود مالی و درآمد مادی آن نیندیشیدند بلکه خالصانه به عنوان یک همکاری انسانی به آن نگریستند، تشکر مینماییم. حتماً نام آنان در تاریخ ماناست و آیندگان بر نیک قدمی و نیکخواهی اینان درود خواهند گفت.
همچنین از «دفتر فرهنگ معلولین» که در پیشرفت این پروژه بسیار کمک کرد به ویژه از بنیانگذار آن جناب آیت اللّه سید جواد شهرستانی که همواره مدافع پروژههای علمی فرهنگی بوده و از «انجمن نابینایان ایران» و مدیران پرتلاش آن و ویژه از خانم ناهید پناهی که برای این پروژه بسیار فعالیت کردند، کمال تشکر و قدردانی را داریم.
محمد نوری ـ منصور شادکام
خرداد ماه 1402