طرح جامع برای مبارزه با کرونا
نگاهی به اطلاعیه دفتر آیت الله العظمی سیستانی
محمد نوری
مدیر دفتر فرهنگ معلولین، 20 اسفند 1398
کُرُنا یک حادثه کوچک نیست بلکه یک رخداد مهم ملی بلکه جهانی است. در همه کشورهایی که کرونا داشتهاند، نخبگان و معتمدین و رهبران مذهبی تلاش کردهاند مردم را ساماندهی و راهنمایی کنند. در ایتالیا و در کشورهای مسیحی عالیترین مقام مذهبی یعنی پاپ و دستگاه واتیکان چند بار با مردم همدردی کرد و کلیسا به طرق مختلف در کنار مردم بوده؛ و از کمک و مساعدت مالی تا برگزاری مراسم نیایش برای روحیه دادن به مبتلایان مقامات مذهبی مساعدت کردهاند. روحانیون در کشورهای مسلمان و از طلاب تا مراجع معظم تقلید در ایران و عراق برای رفع مشکلات کرنا بعضاً در کنار مردم بودهاند. به ویژه مردم مسلمان در ایران و دیگر کشورهای اسلامی هم از دستگاه مذهبی، از روحانیت و از حوزههای علمیه انتظار دارند تمام قد به کمک آنان بشتابند. شخصیتهایی که همکاری و همدردی نمیکنند، نباید نمک بر زخم مردم پاشیده یا با توصیههای غلط، راه اشتباه به مردم نشان دهند و بر سردرگمی و ناراحتی مردم بیفزایند. کرنا را ناشی از گناه مردم دانستن، کرنا را عاقبت و نتیجه اعمال زشت مردم تعریف کردن، درست نیست. با اینکه در آوردن کرنا و گسترش آن، مردم هیچ نقشی و هیچ جایگاهی نداشته و کسانی دیگر به منظور تجارب و درآمد خودشان، کرنا را از چین آورده و سرایت دادهاند.
در این شرایط که کرنا مثل دشمن قدار در حال قلع و قمع است، افرادی با فرصت طلبی شروع به راهنمایی اشتباه مردم و دخالتهای بیجا و بیمورد کردهاند. اما در این بازار مکارهT یک اطلاعیهای در چهارشنبه 14 اسفند 98/ 9 رجب 1441 توسط دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی منتشر گردید که مرحمی بر زخمها و تسلای قلوب بیچارگان و موجب امید و شور و شوق زندگی شده است. در این هنگامه اعجابآور، این اطلاعیه درصدد است راه درست را به مردم نشان دهد و راهنمای جامعه باشد.
ابتدا متن این اطلاعیه را میآورم و در ادامه به بررسی و تحلیل آن میپردازم. البته بررسی اینجانب اجمالی است و از کارشناسان انتظار هست، ابعاد این اطلاعیه را به تفصیل بررسی کنند.
متن اطلاعیه
قال الله الحكيم في كتابه الكريم
“ولنبلونكم بشيء من الخوف والجوع ونقص من الأموال والانفس و الثمرات”
اکنون و در این هنگامه شگفت که جهان با بیماری “کرونا” درگیر و به ویژه جمهوری اسلامی ایران نیز به این “ابتلا” دچار شده، از مؤمنان انتظار میرود:
۱۔ صبوری پیشه کرده و توصیهها و سفارشهای پیشگیرانه وزارت بهداشت را به عنوان مسئول اصلی رویارویی با این جریان و دیگر مسئولان را جدی گرفته و بدان عمل کنند
٢- بی گمان التجاء و تضرع به درگاه الهی و توسل به خاندان عصمت و طهارت(ع) از جمله مهمترین عوامل رهیدن از این هنگامه دشوار است.
۳- رعایت حال مبتلایان و هر گونه مساعدت به آنان برای تسریع بهبودی و تسكين آلامشان مرضی خداوند متعال است و مؤمنین مجازند نصف سهم مبارک امام(ع) را در این راه و نیز پیشگیری از ابتلای مردم به آن مصرف کنند.
۴- از تمام پزشکان، پرستاران و تلاشگرانی که با تمام توان و از دل و جان در جهت سلامت مردم عزیز در حال مبارزه با این ویروس فراگیر هستند تشکر مینماییم و از خداوند علیم و حکیم سلامت و توفيق برای ایشان مسئلت داریم.
۵- ضمن سفارش به شکیبائی و هوشمندی، برای بیماران عزیز شفای عاجل و درگذشتگان رحمت و غفران الهی مسئلت مینماییم.
اللهم اكشف هذه الغمة عن هذه الأمة
9 رجب 1441
اختصاص وجوه شرعی
در اطلاعیه این دفتر چند نکته بسیار مهم هست اما مهمترین نکته در این اطلاعیه اختصاص بخشی از وجوهی در اختیار مرجعیت به دارو و درمان و پیشگیری کرنا است. در بند سوم این اطلاعیه آمده است:
«مؤمنین مجازند نصف سهم مبارک امام علیه السلام را در این راه و نیز پیشگیری از ابتلای مردم به آن، مصرف کنند.»
در این شرایط مهمترین مسئله و حیاتیترین موضوع تأمین مالی بیماران کرنا و افراد در معرض این ویروس است. به دلیل شرایط بَد اقتصادی و بالا بودن تورم، اکثریت مردم در شرایط عادی نمیتوانند، هزینههای زندگی خود را تأمین کنند و فشار کمبودها و مخارج بر آنها کمرشکن است؛ چه رسد بیماری سختی مثل کرنا در زندگی آنان پیدا شود و بر مخارج و مشکلات آنان بیفزاید.
بیمار کرنا، روزانه به دستکش، ماسک، صابون و وسایل بهداشتی، نیز هزینه پزشک و دارو و هزینه برای تقویت بدنی و خوردن غذاهای مقوی نیاز دارد و تقریباً مخارج چنین بیمارانی تا سه برابر افزایش مییابد. معلولانی که اغلب فاقد اشتغال و کسب و کار هستند و اکثراً با هزینه بسیار کم بهزیستی زندگی میکنند به هیچ وجه نمیتوانند چنین هزینههایی را تحمل کنند؛ آنان نه در پیشگیری و نه وقتی بیمار شوند، هزینههای این بیماری را نمیتوانند تحمل کنند.
بنابراین بهترین مساعدت و کمک به معلولان، تعیین کمک هزینه برای آنها است. از اینرو برای کمک به آنان، اختصاص نیمی از سهم امام به عنوان یک راهکار مطرح شده است.
البته مراجع معظم تقلید شعیه، منابع مالی محدودی در اختیار دارند. تصور نشود منابع مالی کشوری در تصرف و اختیار آنها است. مراجع معظم همین اندازه میتوانند مساعدت کند و اموال در اختیار خود را کمک نمایند. البته مراجع تقلیدی که بین مراجع، رتبه بالاتری دارند، مقلدین آنها وجوه بیشتر از خمس را برایشان میآورند و دستشان بازتر است. اینان را مرجع کل یا مرجع اعلی مینامند و آیت الله العظمی سیستانی از چنین وجاهتی برخوردار است.
مراجع کنونی تقلید که از سهم امام به کرنا اختصاص دادهاند، کسانی چون آیت الله العظمی صافی گلپایگانی و آیت الله العظمی سیستانی میباشند و لازم است از اینان تشکر شود که به فکر اقشار مختلف به ویژه قشر ضعیف جامعه هستند. این اقدام آنان در تاریخ خواهد ماند و موجب افزایش اعتبار مرجعیت شیعه خواهد شد.
نسلهای آینده وقتی تاریخ کرنا در ایران را مطالعه کنند حتماً خواهند پرسید روحانیت و مرجعیت شیعه برای مردم پَرپَر شده چکار کردند؟ اختصاص نصف سهم امام به کرنا توسط مرجعیت سندی است که به خوبی پاسخگوی این پرسش است.
سهم امام و اولویت سنجی
در متن این اطلاعیه آمده که مؤمنین مجازند نصف سهم امام را در راه کرنا مصرف کنند، حال لازم است سهم امام را توضیح دهم و معرفی کنم.
سهم امام همان خمس است یا به تعبیر دیگر بخش مهم خمس است. خُمس یک اصطلاح در دانش فقه است و به معنای مالیات بر درآمد و از واجبات مالی برای مسلمانان است. قانون خمس، مسلمان را ملزم میکند یک پنجم از اموال خود را به مرجع تقلید بپردازد. البته شرایط اموالی که به آن خمس تعلق میگیرد و اینکه به چه کسانی باید پرداخت، شرایطی دارد که به تفصیل در منابع فقهی آمده است.
اهل سنت آن را فقط در غنایم جنگی واجب میدانند، اما شیعیان بر اساس روایات متواتر وارده از اهل بیت(ع) و سنت عملی آنان، آن را منحصر به غنایم جنگی نمیدانند بلکه در هفت مورد واجب میدانند: 1. غنایمی که در جنگ با اذن امام معصوم(ع) به دست آمده است؛ 2. معادن؛ 3. سنگهای قیمتی که با غواصی از دریا به دست آید؛ 4. مال حلال مخلوط به حرام؛ 5. گنجهای پنهان در زمین؛ 6. زمینی که کافر ذمی از مسلمان بخرد؛ 7. درآمد خالص سالانه.
خمس فقط یک بار بر اموال واجب میشود. پول خمس به دو قسمت تقسیم میشود: 1. سهم امام(ع)، که در زمان غیبت به مجتهد جامع الشرایط (مرجع تقلید) پرداخت میشود و او موظف است آن را در راهی که مورد رضایت امام(ع) تشخیص میدهد خرج کند؛ 2. سهم سادات که به سادات فقیر پرداخت میشود.
امامان نخستین شیعه، تا روزگار امام باقر(ع) و امام صادق(ع) این مالیات را از پیروان خود نمیستاندند. در برخی روایات آمده است که امام موسی کاظم(ع) به پیروان خود دستور داد که آن را بپردازند و نظام وکالت نخست توسط ایشان بنیادگذاری شد. اما دریافت منظم این مالیات به عنوان یک فریضه مالی همگانی ظاهراً از 220ق آغاز شد که امام جواد(ع) به وکلای مالی خود در بلاد دستور داد از چند رقم درآمد مشخص که در سندی مکتوب تشریح شده است مطالبه خمس کنند. از اسناد تاریخی برمیآید که پس از این در سالهای آخر امامت امام هادی(ع) مسئله دریافت خمس به شکل منظم و مرتب با تشکیلات دقیق و متین توسط وکلای امام در نواحی مختلف کشور اسلامی انجام میشد و امام شخصاً بر آن نظارت داشته و دستورالعملهایی به جامعه شیعه در نقاط مختلف میفرستادهاند. هر گروه از وکلا زیر نظر و در ارتباط با یک سر وکیل ارشد که مسئول یک بخش بزرگ (مثلاً عراق عجم یا خراسان) بود، کار میکردند. این کار در دوره امام عسکری(ع) و سپس تا دروره غیبت صغری ادامه داشت.
این گزارش نشان میدهد در طول تاریخ، خمس مهمترین منبع مالی رهبران تشیع و مراجع تقلید بوده است. هم اکنون مرجعیت شعیه با اتکاء بر همین منبع مالی خدمات اجتماعی و فرهنگی فراوان انجام میدهد؛ مثل ساخت بیمارستان و درمانگاه، ساخت مدرسه، تأمین هزینه دارو و درمان، تأمین هزینههای آموزشی، تأسیس مراکز علمی و پژوهشی و تأمین هزینه چاپ و نشر مجلات و کتب سودمند، تأمین هزینه برای ساخت راه و پل و دیگر خدمات عمرانی در مناطق محروم و دهها نوع خدمت دیگر با تکیه بر خمس و سهم امام انجام میشود.
اما اختصاص نصف این منبع مالی به کرنا در شرایط کنونی، نشانگر این است که کرنا خطری مهلک است. زیرا بیماریهای فراگیر مثل کرنا به نابودی یا حداقل تضعیف اصلیترین عنصر در جامعه انسانی منجر میشود و آن «جمعیت» است.
هر کشوری از چند عنصر اساسی تشکیل شده است: جمعیت، حاکمیت یا اقتدار، سرزمین، منابع اقتصادی و امکانات مادی و بالاخره فرهنگ و امکانات معنوی و علمی.
چهار عنصر حاکمیت، امکانات مادی، سرزمین و فرهنگ وقتی ارزش و کارآیی دارد که جمعیتی از مردم وجود داشته باشد؛ اما اگر هیچ انسانی و هیچ خانوادهای نباشد، حاکمیت، منابع مادی و فرهنگ، بدون استفاده و فاقد کارآیی و اساساً بلا موضوع خواهد شد. بنابراین اصلیترین وظیفه مراجع دینی حفظ نفوس مسلمانان و حفظ دماء و حفظ حیات آنان است.
در هر شرایط اولویت اصلی حفظ جمعیت و جلوگیری از نابودی آحاد جامعه است. به همین دلیل حفظ جان و تداوم حیات هر فرد واجب و لازم شمرده شده است. بنابراین بین حفظ و تداوم حاکمیت و نگهداری منابع اقتصادی و منابع فرهنگی و حفظ حیات و نفوس، اولویت با حفظ نفوس است. زیرا بدون مردم (نفوس و جمعیت)، همه عناصر دیگر بدون فایده است.
بنابراین هنگامی که کرنا جانها و نفوس مردم و در واقع جمعیت کشور را تهدید میکند مهمترین مسئله و اولویتدارترین مسئله حفظ مردم و رهانیدن جامعه از این ویروس مهلک است.
در طلیعه این اطلاعیه آیهای از قرآن درج شده که گویای همین نکته است و میفرماید:
وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ (سوره بقره، آیه 155)
ابتدا عوامل مهلک یعنی ترس، گرسنگی، کاهش اموال، کاهش تولیدات و محصولات و کاهش جانها (جمعیت) را برشمرده و در پایان آیه میفرماید به شکیبایان باقیمانده و زنده مانده، به خاطر اینکه از این ابتلاءها سربلند و موفق بیرون آمدهاند بشارت باد.
نکته مهم این آیه این است که در حوادث و بلایا، حفظ اموال و محصولات یا رها شدن از ترس و گرسنگی را بشارت و خوش باش نمیگوید بلکه حفظ نفوس و رها شدن از نقص انفس را بشارت میگوید، چون میفرماید انسانهای صابر یعنی جانها و انفس باقیمانده در این ابتلائات بشارت و خوشحالی دارد.
انفس اگر بمانند و کیان جامعه انسانی از بین نرود، این افراد میتوانند نقص ثمرات و اموال، جوع، خوف را جبران کنند؛ اما اگر جمعیت از بین برود و نفوس هلاک شود و از ابناء بشر چیزی باقی نماند، کیان و اساس آن کشور و آن جامعه از بین خواهد رفت. نکات دیگر در آیات بعدی هم گویای این است که نفوس و جمعیت اولویت دارد. از اینرو لازم است مبارزه با هر عاملی که موجب از بین رفتن نفوس میشود، در اولویت قرار گیرد. الآن که کرنا به نابودی و کشتار پرداخته، اولویت مبارزه با کرنا است.
برنامه رها شدن از نقص انفس
آیهای که صدر اطلاعیه آمده و از نقص اموال، نقص ثمرات، گرسنگی، خوف و بالاخره نقص انفس سخن به میان آورده؛ نیز در ادامه برای رها شدن از نابودی انفس و حفظ جان مردم، برنامهای در پنج ماده آمده است. این برنامه در واقع دستورالعمل برای رها شدن از این ابتلاء مهم یا طرح جامع برای مبارزه با کرنا است. اکنون به توضیح این برنامه میپردازم:
صبر به عنوان اولین سرفصلی است که در بند اول و بند آخر اطلاعیه آمده است. شکیبایی و صبوری به معنای مقاومت در برابر این ویروس مهلک و تدبیر و برنامهریزی در جهت چگونگی رها شدن از این خطر است.
صبر به معنای دست روی دست گذاشتن و بدون تحرک و تلاش در گوشهای نشستن نیست بلکه گویای مقاومت نسبت به فشارهای مالی، اجتماعی و روانی کرنا و از طرف دیگر تفکر و تدبیر برای رها شدن است.
برنامه عملی و کاربردی در اجرای «برنامه صبر» باید توسط کارشناسان از رشتههای مختلف روانشناسی، جامعهشناسی، مدیریت و غیره مطرح، سپس توسط مجریان، اجرایی گردد. برای مثال روانشناسان در بحرانها، با شیوههای خاص مردم را به آرامش و اطمینان میرسانند؛ اقشار مختلف را با شیوههای علمی به رها شدن از افسردگی، انواع بیماریهای روانی، سیطره عصبانیت و خشمها، فراخوانده و به مردم آموزش میدهند چه کار کنند و با چه روشهایی اقدام به شکیبایی و تداوم حیات و محفوظ ماندن از آسیبها و مشکلات کرنا نمایند.
کارشناسان مدیریت و اقتصاد به مردم آموزش میدهند با چه شیوههایی، هزینهها و مخارج خود را در این شرایط سخت ساماندهی کنند.
خلاصه کارشناسان در رشتههای مختلف میتوانند برای عملیاتی شدن صبر برنامه ارائه دهند و شیوههای مقاومت و تدبیر و برنامهریزی را به مردم یاد دهند.
رسانهها به ویژه رسانه ملی هم لازم است دائم از کارشناسان دعوت کند تا برنامههای خود را ارائه و مردم را آموزش دهند. متأسفانه در چند هفته اخیر کارشناسان و رسانهها وظایف خود را به خوبی انجام ندادهاند؛ انتظار هست در آینده بتوانند رسالت و تعهد خود را با جدیت اجرا کنند.
سرفصل دوم، پیشگیری است. در همه بیماریها، معلولیتها، اپیدمیها پیشگیری مهمتر از درمان است. اگر پیشگیری به خوبی اجرا شود، نوبت به درمان نمیرسد و اساساً نیازی به رفتن نزد پزشک، تهیه دارو و صرف هزینههای گزاف برای مراحل مختلف درمان نیست. زیرا معمولاً هزینههای پیشگیری ارزانتر از درمان است به علاوه مانع بعضی آسیبهای جبران ناپذیر برخی اپیدمیها خواهد شد.
اما مردم جامعه ما نسبت به انواع پیشگیری و روشهای آن، آموزش ندیدهاند. ضروری است کارشناسان شیوههای مختلف پیشگیری را آموزش دهند، نیز رسانه ملی در جهت آموزش ملی برای کرنا فعالتر شود.
پیشگیری ابعاد متنوع حقوقی، اجتماعی، فقهی، فرهنگی، اقتصادی و فنی دارد و نمیتوان فقط به یک جنبه آن توجه کرد. و لازم است به همه ابعاد پیشگیری توجه و اهتمام شود. برای مثال پس از صدور این اطلاعیه با مسئولین پاسخگویی به استفتائات مستقر در دفتر آیت الله سیستانی در قم تماس گرفته شد و سؤال شد، معلولین به دلیل اینکه اغلب کسب و کار و شغل ندارند، از اینرو نمیتوانند تغذیه مکفی داشته و بدنهای آنان آمادگی ابتلاء به این ویروس را دارد. یک جنبه پیشگیری برای این قشر، تغذیه مناسب و تقویت جسمی و بدنی است، با توجه به این توضیحات آیا از سهم امام میتوان برای تغذیه به عنوان شیوهای برای پیشگیری استفاده کرد؟
پاسخ این بود که هر آنچه جنبه پیشگیری داشته باشد اعم از غذا، لباس و غیره میتواند مشمول این حکم شود و پرداخت سهم امام برای آن جایز است.
سرفصل سوم که در بند اول آمده و بسیار مهم است، وزارت بهداشت مسئول اصلی در این جریان شناخته شده و دیگر مسئولین در این قضیه باید از وزارت بهداشت اطاعت کنند.
اسلام بر دانش تأکید دارد و در هر زمینه باید از متخصص آن رشته و کسی که دانش و تبحر دارد تبعیت نمود. همانطور که فقیهان و مراجع تقلید در احکام فقهی و مسائل شرعی مردم تخصص و تبحر دارند و لازم و واجب است همگان حتی پزشکان از آنان تبعیت کنند، در مسائل پزشکی و کرنا هم لازم است همگان حتی فقها از پزشکان کارشناس در کرنا تبعیت کنند.
از طرف دیگر ممکن است بین خود پزشکان اختلاف باشد، از اینرو یک مرجع قانونی و رسمی یعنی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی هست که میتواند نظر نهایی را مطرح کند. کسانی که در این وزارتخانه هستند از نظر تجربه و تبحر و دانش از دیگران برتر باید باشند، از اینرو مردم به آنان زودتر اعتماد کرده و راه کارها و توصیههای آنان را مطاع و مقبول میدانند. متأسفانه در هفتههای اخیر دیده شده، افراد بسیار با رویکردهای متنوع برای کرنا راهکار دادهاند، آن هم راهکارهای متضاد با هم، از اینرو ذهن مردم را مشوش ساخته و مردم را حیران و سرگردان ساختهاند. یکی پیشنهاد داده که مردم در امامزادهها و مساجد تجمع کنند و چون این محلها مقدس است موجب رفع بلا و حفاظت از مردم میشود؛ دیگری گفته با شلغم و فلان میوه طبیعی یا استعمال فلان روغن از راه مقعد باید به جنگ کرنا رفت؛ دیگری کرنا را از اساس دروغ و یک دشمن موهوم و خیالی دانسته و به مردم توصیه میکند که بدون توجه به هیاهوها، زندگی عادی داشته باشند. این افراد حتی کشته شدن و فوت افراد توسط کرنا را اشتباه و خیالی و دروغ میدانند.
اما این اطلاعیه همه این اظهار نظرها و ارائه راه کارها را کنار زده و اظهارنظرهای وزارت بهداشت را اصل و مشروع دانست و از همه اقشار خواست از وزارت بهداشت تبعیت و اطاعت کنند. بنابراین با این توصیه به تشویش اذهان و سردرگمی جامعه پایان داده است. از اینرو انتظار هست، همه مردم و حداقل متدینان با اتکاء بر این اطلاعیه، همه راهکارها را کنار گذاشته و فقط از وزارت بهداشت حرف شنوی و اطاعت داشته باشند.
سرفصل چهارم راهکاری برای رفع نگرانیها و دلهرهها و ترس است که تمامی جامعه را فراگرفته و زمینهساز بسیاری از بیماریهای روحی ـ روانی دیگر شده است. مردم در این شرایط ناامید، دلسرد، افسرده، عصبی و ناراحتاند و نیاز به داروی آرام بخش دارند.
این اطلاعیه برای تأمین این دارو به مردم پیشنهاد کرده به درگاه الهی پناه ببرند و با باور و اعتقاد به خداوندی که قادر مطلق است و خیر و خوبی بندگانش را میخواهد و توانایی حلّ مشکلات آنان را هم دارد. به او پناه ببرند. در ادامه به مقربان خداوند یعنی خاندان عصمت و طهارت(ع) توسل و تکیه نمایند و از این طریق در این هنگامه دشوار از این مشکلات رهایی پیدا کنند.
تجربه نشان داده اتکاء به عوامل معنوی موجب تقویت روحیه و افزایش توانمندیهای ذاتی انسان خواهد شد. البته این مسئله نباید موجب غفلت از دیگر برنامهها و راهکارها گردد. کسانی که موجب انحراف شده و میگویند مردم فقط با دعا خواندن این وضع را پشت سر بگذارند، راه صحیح را به مردم نشان نمیدهند. زیرا به تخدیر مردم و گول زدن آنان میانجامد. راهکار درست آنگونه که در این اطلاعیه آمده اینگونه است که با تعقل و درایت برنامههای عملی را پیش گرفته و راهکارهای درست را اجرا نمایند و در کنار همه آنها از معنویت و اتکائ به خداوند و توسل به معصومین علیهم السلام هم غافل نباشند.
در بند سوم، یک بعد دیگر از طرح جامع مبارزه با کرنا یعنی مبتلایان مطرح شده است. طرح مبارزه با کرنا پنج ضلع و بعد انسانی دارد: کادر درمانی، مسئولین و برنامهریزان، درگذشتگان، مبتلایان و بیماران و بالاخره خانوادههای بیماران و مردم.
طرحی جامع و کاربردی است که به همه این پنج مقوله با هم و همزمان رسیدگی داشته باشد. در مورد مبتلایان، ضرورت مساعدت به آنان، تسریع بهبودی، تسکین آلام و بالاخره اختصاص نصف سهم امام مطرح شده است. هر یک از این چهار سرفصل اولاً نیاز به بررسیهای جامع دارد و مطالب بسیار بر اساس تجارب درباره این سرفصلها میتوان بیان کرد. لازم است کارشناسان از نگاهها و با رویکردهای مختلف به این سرفصلها بپردازند. اما من به اجمال هر یک را توضیح میدهم:
مساعدت به بیماران مبتلا، گویای این نکته است که رها کردن اینان به حال خودشان صحیح نیست، آنگونه که در متون روایی آمده، توصیههای بسیار درباره لزوم رسیدگی و مساعدت به بیماران نقل شده است. اما متأسفانه در این هفتهها شاهد بودیم آنگونه که انتظار میرفت رسیدگی نشد. روحانیت آنگونه که در سیره معصومین علیهم السلام آمده، انتظار میرفت به سراغ مبتلایان بروند و در رفع مشکلات آنان اهتمام نمایند. امام سجاد علیه السلام برای افراد دارای معلولیت سفره میانداخت و خودش در کنار آنها غذا میخورد. ولی ناپسند است که مردم را به حال خود رها کرده و جان خود را برداشته و به جاهای دور دست و خوش آب و هوا رفت.
سرفصل دیگر که در این بنده آمده، تسریع در درمان است. شیوههایی که زودتر جواب میدهد و میتوان کرنا را سریعتر مهار کرد، لازم است اجرایی گردد. زیرا هر روز از این بیماری میگذرد، خسارتهای بسیار، مالی و اجتماعی به مردم تحمیل میگردد. به نظر میرسد اگر قرار شود از کشورهای خارجی حتی آمریکا برای از بین بردن کرنا و تسریع در مبارزه با آن کمک دریافت شود، و این کمکها موجب تسریع شود، نباید در آن شک شود. زیرا حفظ نفوس مسلمانان از هر چیز لازمتر است. همانطور که پاسخ یکی از مراجع معظم به استفتایی در مورد مشروعیت استفاده از داروهای اسراییلی، پاسخ داده که اشکالی ندارد.
در ادامه تسکین آلام مبتلایان و رهانیدن آنان از دردهای جسمی و روحی را هم مهم شمرده و به آن اشاره کرده است. کارشناسان خبره در روان پزشکی و پزشکان اپیدمی برای کاهش آلام بیماران میتوانند برنامه بدهند و تجارب خود را به مردم منتقل نمایند.
اما برنامه، اختصاص نیمی از سهم امام به کرنا اهمیت فوقالعاده دارد. اولاً منابع دیگر که میتواند به این مسئله اختصاص یابد باید شناسایی شود، منظور منابع مالی عمومی است که متعلق به عموم مردم است و از کسانی که این اموال در اختیار آنها است خواسته شود که در جهت اعطای این اموال به پروژههای مردمی درنگ نکنند. در شرایطی که مردم بسیاری از استانها از ضروریترین وسایل مثل ماسک و دستکش و مواد ضدعفونی محروم هستند آیا منابعی مثل اموال مصادرهای، اموال بلاصاحب و دهها منبع مالی دیگر که در واقع مال مردم است، باید در اختیار مردم قرار گیرد؟ حادّتر و ضروریتر از شرایط کنونی که مردم به این اموال نیازمند باشند، باید پرسید چرا از این اموال در جهت کرنا استفاده نمیشود؟
دوم اینکه لازم است این اموال مطابق ضوابط و حساب شده و بدون اسراف و حیف و میل مصرف شود. به گونهای نباشد که بعداً کشف شود که این اموال توسط فلان آقا یا فلان آقازاده غصب شده و به حساب شخصیاش آمده یا بالا کشیده و فرار کرده است.
لازم است ستادهای مردمی با نظارت برخی مراجع، تشکیل شود و بر مصرف و هزینه کردن این منابع رسیدگی دقیق به عمل آید. خلاصه اینکه برای برنامه مالی و هزینهها و اولویت سنجیها نیاز به برنامهریزی دقیق و تدبیر هست.
برنامه دیگر کادر درمانی یعنی پزشکان و پرستاران و بهداشتگران و دیگر عوامل، اجرایی در مراکز درمانی و بیمارستانها هستند که در واقع خط مقدم مبارزه با کرنا میباشند. در این اطلاعیه از اینان تشکر شده و خواستار موفقیت آنان شده است. تشکر با اینکه لازم است ولی کافی نیست و باید با پرداخت اضافه حقوق و پاداش به آنان عملاً از زحمتشان تشکر کرد. از منابع مالی در اختیار مراجع تقلید یا در اختیار دولت و حاکمیت ضروری است به این قشر هم پرداخت شود.
همچنین لازم است دولت و وزارت بهداشت به پزشکان و پرستاران و دیگر عوامل، ارتقای رتبه داده و بعداً رخصتهایی مثل مرخصی برای آنها محاسبه گردد. سرفصل آخر مربوط به درگذشتگان است. کسانی هستند که نانآور خانواده بوده و هیچگونه بیمه و یا ثروتی از خود بر جای نگذاشتهاند، با فوت آنان چند نفر بدون سرپرست و بدون مخارج باقی ماندهاند. آیا کمیته امداد یا بهزیستی متکفل این افراد خواهد شد؟ کمکهای کمیته امداد و بهزیستی چه اندازه مخارج آنان را پوشش میدهد؟ مردم برای اینان چکار میتوانند انجام دهند؟
ضروری است ستادی که برای مبارزه با کرنا تشکیل شده باید به اینگونه مسائل هم رسیدگی کند و بازماندگان اموات را به حال خودشان رها نکند و برنامههای عملی و حساب شده تدبیر و اجرا نمایند. حتی اگر نیاز به قانون است، قوانین جدید تصویب گردد.
تحلیلهای مزبور در واقع توضیح سرفصلهایی است که در اطلاعیه دفتر آیت الله سیستانی مطرح شده و هر کدام از این سرفصلها نیاز به بررسیهای جامع و تدبیرهای مکفی دارد.
موارد مصرف
این اطلاعیه به اجمال موارد مصرف را هم معرفی کرده است. این موارد عبارتاند از:
پیشگیری، مساعدت و کمک به مبتلایان، تسریع در درمان و بهبودی، تسکین آلام.
این چهار مورد به صراحت در اطلاعیه آمده است ولی مواردی هم هست که اطلاعیه نسبت به آن ساکت است. شهروندان با استفتای و پرسش از دفتر معظم له میتوانند به پاسخ برسند. برای نمونه آیا از این منبع میتوان به کادر درمانی مثل پرستاران کمک کرد؟
آیا از این منبع میتوان به امور تبلیغی و فرهنگی برای افزایش روحیه مردم پرداخت؟
کارشناسان میتوانند با شناسایی سرفصلهای هزینهای دیگر و در نظر گرفتن اولویتها، پرسشهایی مطرح کنند.
پایان و نتیجه
اطلاعیه یا بیانیهای که دفتر آیت الله العظمی حاج سید علی سیستانی در قم منتشر کرد، گویای چارچوب و شاکله مبارزه مردمی با کرنا است. این اطلاعیه در واقع طرحی جامع ولی مختصر و در قالب دستورالعملهای ضروری است. لازم است پژوهشگران از نگاهها و زوایای مختلف به آن بپردازند و ابعاد آن را توضیح دهند. به ویژه تجاربی که در این دو ماه به دست آمده جمعآوری و به اشتراک گذاشته شود.
*.م.ن