زندگی‌نامه خودنوشت

مدیر سایت
توسط مدیر سایت
31 دقیقه مطالعه

زندگی نامه خودنوشت، احمد رضا، تصحیح و تدوین: محمد نوری، انتشارات توانمندان، 1402، 167 ص.

ISBN: 978-622-5207-33-2

موضوع ها:
رض‍ا، اح‍م‍د — خودسرگذشتنامه
‏نابینایان — ایران– سرگذشتنامه
Blind — Iran– Biography

مشاهده صفحات اولیه کتاب

متن پشت جلد کتاب:
میراث فرهنگی نابینایان ایران هنوز از اعماق قرون و اعصار و از میانه متون و اسناد استخراج نشده و چهره آنان از زیر ابرهای تاریخ، شفافیت نیافته است. فرهنگ و ادبیات فارسی در زمینه‌های مختلف و از جمله در زمینه نابینایی بسیار غنی و پر مطلب است. کتاب حاضر از جمله میراث نابینایی ایرانیان است که به رغم معاصرت به فراموشی سپرده شده؛ و این اثر گویای وضع نابینایان ایران و اندیشه‌های یک نابینا است و به دلیل اهمیت، تصمیم گرفتم احیا و منتشر کنم. احمد رضا که نابینا بود بر اساس تجارب شخصی و سپس اطلاع‌گیری از اروپا و آمریکا توانبخشی را در ایران مطرح کرد و اولین فرد بود که ابعاد آن را بررسی و درباره آن کتاب نوشت و منتشر کرد. احمد رضا طلایه‌دار و آغازگر تحول در جامعه نابینایی ایران است. وضع اسف‌بار آنان در زمان حیات خود را نمی‌پسندید و به مبارزه با وضع موجود رفت. او را باید از اولین مطالبه‌گران نابینا و کنشگران جامعه نابینایی دانست و این کتاب گزارشی از تلاش‌های اوست. اکنون کتاب زندگی‌نامه خودنوشت احمد رضا که خودش آن را «سرگذشت جسمی و روحی» نامیده تقدیم علاقه‌مندان فرهنگ و جامعه نابینایی می‌شود. این کتاب سند مهمی برای بازشناسی جامعه نابینایان ایران است. (محمد نوری)

انتشارات توانمندان
ناشر تخصصی معلولیت و معلولان
تلفن: ۰۲۵۳۲۹۱۳۴۵۲ (ساعت ۸ الی ۱۷) ؛ شبکه های مجازی: ۰۹۳۹۸۳۷۳۴۳۵
آدرس: قم، بلوار محمد امین، خیابان گلستان، کوچه۱۱، پلاک۴، دفتر فرهنگ معلولین
ایمیل: nori1363@gmail.com

پیشگفتار
میراث فرهنگی نابینایان ایران هنوز از اعماق قرون و اعصار و از میانه متون و اسناد استخراج نشده و چهره آنان از زیر ابرهای تاریخ، شفافیت نیافته است. فرهنگ و ادبیات فارسی در زمینه‌های مختلف و از جمله در زمینه نابینایی بسیار غنی و پر مطلب است. فرهنگ نابینایی فارسی، حداقل دارای هفت گونه است. این میراث باید منتشر و سپس نقد و بررسی شود و در اختیار عموم قرار گیرد. این میراث هفتگانه عبارت‌اند از:
ـ میراث ادبی شامل اشعار و آثار منثور که خود نابینایان خلق کرده یا افراد غیر نابینا ساخته‌اند: شاعران و ادیبان نابینایی چون رودکی بوده‌اند که هنوز آثارشان منتشر نشده؛ نیز در آثاری مثل گلستان، بوستان، مثنوی معنوی مطالبی درباره مسائل نابینایی هست که هنوز مورد توجه قرار نگرفته.
ـ میراث دینی و مذهبی، شامل روایات، تفسیرهای قرآن و کتب فقهی و کلامی است؛ نیز میراث دیگر ادیان.
ـ میراث تاریخی شامل زندگی‌نامه‌ها و گزارش رخدادهای تاریخی مهم که در منابع مختلف تاریخی پراکنده است. فقط دو اثر مستقل توسط صفدی به نام‌های نکت الهمیان فی نکت العمیان و الشعور بالعور در قرن هشتم قمری تدوین شده و تماماً زندگی‌نامه نابینایان (اعمی) و کم‌بینایان (اعور) است. دیگر آثار مهم تاریخی لازم است کاوش شود و هر آنچه مرتبط به نابینایی و نابینایان است استخراج گردد.
ـ میراث پزشکی در زمینه چشم پزشکی (کحاله) که تحقیقات مهمی در دوره اسلامی توسط ایرانیان انجام یافته است. آثار چشم پزشکی (جراحی، داروها و روش درمان) از سده دوم و سوم قمری باقی‌مانده و برخی از آنها هم منتشر شده است.
ـ فرهنگ عامیانه (فولکور) شامل ضرب‌المثل‌ها، حکایات، فکاهیات به فراوانی در فرهنگ عامه ایرانیان هست.
ـ آثار هنری مثل رمان و داستان، فیلم‌نامه، متون موسیقی، نقاشی و خطاطی، میراث دیگر است.
ـ تحقیقات جدید شامل توانبخشی، آموزش و پرورش، فناوری مدرن و جدید مثل کامپیوتری.
کتاب حاضر از جمله میراث نابینایی ایرانیان است که به رغم معاصرت به فراموشی سپرده شده؛ و این اثر گویای وضع نابینایان ایران و اندیشه‌های یک نابینا است و به دلیل اهمیت، تصمیم گرفتم احیا و منتشر کنم.
ایرانیان پس از مشروطیت و حتی از دوره اصلاحات امیرکبیر متوجه شدند که نابینایان غرب با شیوه جدید و با استفاده از ابزارهای مدرن، خواندن و نوشتن یاد گرفته، شغل و کسب و کار دارند، چند مهارت می‌دانند و خلاصه مثل افراد عادی زندگی می‌کند. از این‌رو به فکر افتادند شیوه‌های مکتب‌خانه‌ای برای آموزش نابینایان را رها کنند و به سراغ آموزش و پرورش جدید بروند. اما وقتی می‌توانستند تحصیل کنند یا اشتغال داشته باشند که توانا شده و توانایی‌ها‌یشان را افزایش دهند. از این‌رو توانبخشی در جامعه نابینایان مطرح شد. اولین فرد که نابینا بود و بر اساس تجارب شخصی و سپس اطلاع‌گیری از اروپا و آمریکا توانبخشی را مطرح کرد و ابعاد آن را بررسی و درباره آن کتاب نوشت و منتشر کرد، احمد رضا بود.
احمد در خانه‌ای سرشناس و از علم و معرفت ولی مذهبی متولد شد؛ اقوام پدر و مادرش، از مشاهیر روحانیت بودند. اما احمد در دو سالگی نابینا شد، در چهارسالگی مادرش را از دست داد و بعداً پدرش او را رها کرد. به طوری که سال‌ها تنها همراه پیرزنی در عسرت و مشکلات زندگی می‌کرد. کسی نبود به او رسیدگی کند و او را به مدرسه ببرد. سختی‌های بسیار کشید. ولی در کوران بلایا، مصائب و کمبودها تجارب مهمی به دست آورد و آبدیده شد. تا اینکه در سیزده سالگی با اصرار فراوان او را به مکتب‌خانه برده و شروع به یادگیری قرآن نمود. ولی مکتب‌خانه را نپسندید و دوست داشت مثل دیگر همسالان به مدرسه برود. بالاخره در مدرسه‌ای به صورت غیر رسمی و مستمع آزاد ثبت‌نام شد. مستمع آزاد یعنی فقط می‌توانست سر کلاس حاضر شود ولی مکلف به انجام تحصیل و وظایف مدرسه نبود. اما او با درایت و پشتکار، نبوغ و هوش، خود را نشان داد. بالاخره مراحل تحصیل را گذراند و به دانشگاه راه یافت و لیسانس گرفت. سپس در اداره فرهنگ به معلمی روی آورد و در آخر کتابدار شد. برای هر یک از این مشاغل به سختی تلاش کرد و از موانع بسیار ‌گذشت.
به راحتی به سمت معلمی نرسید، باید اثبات می‌کرد که در روش تدریس، در کلاس‌داری، ارتباط با دانش‌آموزان از افراد عادی بهتر است، دانش بیشتر دارد، از این‌رو در یکصد سال قبل که امکانات امروزی نبود، با ممارست، سخت‌کوشی و پشتکار به اهدافش رسید.
حدود سی ساله بود که به دیدگاه جدیدی برای پیشرفت جامعه نابینایان دست یافت و به فکر افتاد، کاری برای جامعه نابینایان ایران انجام دهد. نخست زندگی‌نامه‌اش را نوشت. طوری نوشت که برای دیگران آموزنده باشد، سعی کرد تجارب خود را منتقل کند و به نابینایان یاد داد چه راهی بروند و چه کار کنند. بعد از آن، کتاب دیگری درباره روابط و مناسبات مردم با نابینایان نوشت. در این کتاب تلاش کرد بفهماند، مردم باید از نابینایان حمایت کنند، نابینا آزاری را کنار گذارند و از طرف دیگر، باید خود نابینایان هم در جامعه حضور و مشارکت پیدا کنند. چگونگی این اقدامات را به آنان یاد داد.
سپس کتاب سومی نوشت که مفصل‌تر است و به تفصیل به آسیب‌ها و مشکلات پرداخته، موانع پیشرفت را معرفی کرده، راه‌های برون رفت از مشکلات را هم بیان کرده است.
هر سه کتاب بسیار مهم‌اند و از افتخارات فرهنگ ایرانی است. قطعاً این‌گونه آثار گویای نکات بسیار و شامل مطالب سودمند است و در ارتقای جایگاه معلولان مؤثر است. حدود دو سال روی این سه اثر وقت گذاشتم و تلاش کردم در اختیار عموم قرار گیرد و باز نشر شود.
خود احمد رضا هر سه کتب را در یک مجموعه به نام اثری از بی‌بصری در سال 1327 منتشر کرده بود. ولی لازم بود ویرایش جدید شود.
یکی از ویژگی‌ها و برجستگی‌های این کتاب‌ها این است که از آموزه‌های مذهبی برای پیشبرد افکارش و اثبات طرح‌هایش استفاده نکرده. با اینکه پدرش روحانی و دارای تحصیلات حوزوی بوده و پدربزرگ‌های پدری و مادری او از مراجع تقلید بودند و خودش در مکتب هم درس خوانده بود ولی در نوشته‌های خود از آیات و روایات و آراء مذهبی استفاده نکرده؛ بلکه سعی کرده بر اساس تجارب متعارف و عقلانیت و دستاوردهای مدرن، بررسی‌های خود را سامان دهد.
اکنون کتاب زندگی‌نامه خودنوشت احمد رضا که خودش آن را «سرگذشت جسمی و روحی» نامیده تقدیم علاقه‌مندان فرهنگ و جامعه نابینایی می‌شود. به دست‌نوشته این اثر دسترسی نداشتم، تنها نسخه باقیمانده، نسخه چاپی در سال 1327 است. این نسخه در کتابخانه مجلس شورای ملی (اسلامی کنونی) موجود است و توسط خود مؤلف اهدا شده و مزین به امضاء و یادداشت اوست.
با توجه به اینکه قلم نویسنده با اصطلاحات و تعابیر قدیمی انس دارد، از طرف دیگر برخی ترکیبات به دلیل نابینایی نویسنده، برای نسل کنونی وضوح لازم را ندارد، از این‌رو درصدد بر آمدم در عین حفظ اصالت متن، اقدامات زیر را انجام دهم:
عنوان اصلی و تیترها و سرفصل‌ها بازنویسی و به روز شده؛ مطالب بلند، تفکیک و تیترگذاری شد؛ در آغاز هر بخش، توضیحاتی درباره مطالب آن بخش آمده؛ پاره‌ای از اصطلاحات قدیمی و مبهم در پاورقی توضیح داده شد؛ نسخه بدل اشعار در پاورقی آمده؛ شاعران و نویسندگانی که در متن چیزی از آنها آمده در پاورقی معرفی شده؛ سعی شده ساختار و چینش کتاب امروزی باشد؛ در تبیین شخصیت احمد رضا و ویژگی‌های افکار و کتابش چند مطلب نوشته شد و در پایان کتاب زیر عنوان شناخت نامه آوردم تا افراد علاقه‌مندان بهتر او را بشناسند.
این کتاب سند مهمی برای بازشناسی جامعه نابینایان ایران است. پژوهشگرانی که به موضوعات معلولیت و نابینایی می‌پردازند ضرورت دارد به چنین منابعی توجه داشته باشند. با بررسی‌های انجام یافته درباره کتاب‌ها و مقالات درباره تاریخ معلولیت، توانبخشی، آموزش و پرورش نابینایان و موضوعات این چنینی دیگر به دست آمد که پژوهشگران ایرانی به منابع بومی و خودی به ندرت مراجعه کرده و اکثر منابع آنان، غربی و اروپایی است. به همین دلیل می‌توان گفت تحقیقات ایرانیان در حوزه معلولیت پژوهی از واقعیت‌های موجود در تاریخ و جامعه ایران بسیار فاصله دارد. البته استفاده از منابع غربی مذموم نیست ولی در کنار آنها باید به منابع بومی هم توجه داشت.
احمد رضا طلایه‌دار و آغازگر تحول در جامعه نابینایی ایران است. وضع اسف‌بار آنان را نمی‌پسندید و به مبارزه با وضع موجود رفت. او را باید از اولین مطالبه‌گران نابینا و کنشگران جامعه نابینایی دانست و این کتاب گزارشی از تلاش‌های اوست. نیز این کتاب بیانگر یک دوره مهم از تاریخ ایران و زیست نابینایان در این دوره است. به رغم کمبود منابع، تلاش شد، کتابی درخور و شایسته تقدیم گردد، ولی اگر کاستی و نواقصی هست تذکر دهید. کسانی که از احمدرضا و آثارش اطلاعات چه شفاهی یا مکتوب یا به صورت سند دارند تمنا می‌کنم، نسخه‌ای از آن را هر چند به امانت برای انتشارات ارسال فرمایند.
(محمد نوری)

مقدمه[1]
به نام خداوند هر دو جهان
خداوند بخشنده مهربان
خدایا جهان پادشاهی تو راست
ز ما خدمت آید خدایی تو راست
پناه بلندی و پستی تویی
همه نیستند آنچه هستی تویی
همه آفریده است بالا و پست
تویی آفریننده هر چه هست
پدیدآور خلق عالم تویی
تو میرانی و زنده کن هم تویی
چو خواهم ز تو روز و شب یاوری
مکن شرمسارم در این داوری
رهی پیشم آور که انجام کار
تو خشنود باشی و من رستگار
امیدم به تو هست از اندازه بیش
مکن ناامیدم ز درگاه خویش[2]
ستایش یزدان و درود بر پیشوایان دین: سپاس و ستایش بی‌حد و بی‌قیاس مر[3] خداوند دانا و آفریننده توانا و قادر یکتا و خالق بی‌همتا که از تمام موجودات و هر ذره‌ای از ذرات صنع، قدرتش پیدا و نمایان است. لیکن چگونگی پیدایش و حکمت آفرینش آنها بر همه کس جز او که موجد[4] آنها است، پوشیده و پنهان است. بخشایشگری که بندگان را از فیض خود برخوردار نموده، نعمت‌های فراوان بر همگان ارزانی داشته، خدایی که خرد به کنه ذاتش راه نیابد و عقل از شناخت وی عاجز و ناتوان است. هیچ‌کس را یارای سپاس یکی از هزاران نعمت‌های بی‌پایان او نیست و به هیچ زبان و بیان در نیاید.
هنوز از سپاس اندکی گفته‌اند
هنوز از هزاران یکی گفته‌اند[5]
در کتاب جاویدان خرد[6] به نقل از هوشنگ پادشاه پیشدادی[7] گوید: ابتدای هر چیز و هر کس خدا است، رجوع و بازگشت با اوست و توفیق یافتن نیکویی‌ها به عنایت اوست و بس نه، از چیزی دیگر و یا از دیگر کس.
پس هر که ابتدا را شناخت واجب است بر وی شکر و هر که انتها را دانست لازم است به وی اخلاص و آن که توفیق را فهمید ضرور است او را عجز و زاری و هر که به تفضیل راه برد بر اوست ترک مکابره[8] و دعوی.
نقل از مقدمه کتاب جاویدان خرد: درود فراوان و بی‌پایان بر پاکان و مقدسان و پیامبران و پیشوایان دین به ویژه سرور کائنات و خلاصه موجودات، خاتم‌النبیین محمد مصطفی و ائمه هدی و پیروان آنها سلام‌اللّه علیهم اجمعین که جهان را از گمراهی ایمن و از دام اهریمن[9] رهانیدند. و خلایق را به راه راست هدایت نموده که از پیروی نفس اماره روی برتابند و به آزار یکدیگر نشتابند و از ظلم و ستم دست بردارند و نسبت به هم جور و تعدی روا ندارند، بلکه از فیض الهی بهره یابند و بدانند که آفریدگان را آفریدگار یکی است و از آفریدن کل مخلوق نیکی خواسته و هیچ‌کدام را تفاوتی نگذاشته، همه خلق یک خداوند و از نسل یک آدم‌اند، مایه همه از خاک و بازگشت همه به خاک است.
پسند یزدان، نیکی با خلق اوست چنانکه خود به همه نیکی کند، خواهد که بندگان خود نیز با هم مهربان باشند و همه را به کردار، پادافراه[10] کند، از کسی نپرسد آئینت از کیست. ولی گوید کردارت چیست و از همه آفریدگان ایمان خواهد. یقین داشتن به وحدانیت ذات پاک خداوند و نیکی کردن با آفریدگان او دیگر به هر زبان مقبول و به هر مکان مطلوب و از هر قوم باشد مرقوم است.
هر بد که می‌کنی تو مپندار کان بدی
ایزد فرو گذارد و گردون رها کند[11]
قرض است کرده‌‌های بدت پیش رُزگار[12]
در هر کدام عهد[13] که خواهد ادا کند[14]
درخواست از خداوند برای تفکر و عمل صحیح: پس از ذکر این مقدمات از درگاه یزدان توفیق خواسته از او یاری و مدد می‌طلبم که ما را در خدمت به نوع آماده نماید:
ای نام تو آرایش عنوان کلام
وی یاد تو آرامش هر بی‌آرام
در حیّز امکان و تصور هرگز
بی یاد تو آغاز نگیرد انجام[15]
همچنین دست توسل به دامان پیشوایان دین و فرستادگان او برده که همه بر حق و به منظور هدایت خلایق برگزیده شده‌اند تا مگر به پیروی از دستورهای ایشان نواقص کار تکمیل و معایب اصلاح و در نتیجه خدمت بنده که در ابتدا و به ظاهر ناچیز است به تدریج به طور شایسته جلوه کند که موجب سرافرازی گردد. شکی نیست که امتیاز آدمی بر سایر حیوانات به سبب قوای فکری و عقلانی و بالاخره صفات باطنی و معنوی اوست و همین طور استعداد و ذوق و قریحه نمایانی که خدا در هر کس به ودیعه نهاده او را اشرف مخلوقات قرار داده است منتهی شخص باید از این کالای معنوی پربها به درستی استفاده کرده به این ترتیب از بسیاری حقایق دیگر و خواص آنها که در جهان پهناور یافت می‌شود به درستی آگاه و از مزایای نعمت‌های الهی برخوردار گردد و روی هم رفته قوای فکری و عقلی و استعداد خود را به پیروی از دستورهای پیشوایان دین به وسایلی که در دسترس همگان گذارده‌اند تقویت کرده به کار اندازد و برای خدمت به نوع از آن استفاده کند که نتیجه‌اش بی‌شک عاید همگان خواهد گردید. نخست باید از خدا درخواست کنیم که به ما توفیق ارزانی دارد تا مگر بتوانیم درست را از نادرست تشخیص داده، راهی را که در آن احتمال موفقیت باشد اختیار نموده، با توکل به آن سو برویم و تحت تأثیر عوامل سوء و مخالف قرار نگیریم و از جاده حقیقت منحرف نشویم بلکه به وظایفی که هر کدام نسبت به هم داریم توجه نموده عهده‌دار آن باشیم.
باشد که روزی حقیقت را دریابیم و از اشتباه و لغزش خود آگاهی یافته درصدد جبران و ترمیم آنها برآییم و به شاهراه ترقی و تعالی و تمدن نائل گردیم تا شایسته معنی آدمیت گردیده و این تفاوت و امتیاز بین ما و دیگر حیوانات به درستی محسوس و معلوم باشد و مفهوم و معنی آدمیت چنان که سزاوار آن است دانسته شود؛ به مصداق این بیت سعدی که می‌فرماید:
به حقیقت آدمی باش و گرنه مرغ باشد
که همی سخن بگوید به زبان آدمیت[16]
(احمد رضا)

[1]. این مقدمه به قلم احمدرضا است. به سبک مقدمه نویسی دوره قاجار که معمولاً با شعری از بزرگان شروع می‌شد، نوشته است. در اینجا هیچ نکته‌ای از نابینایی و معلولیت نگفته است اما نکاتی که مورد توجهش بوده عبارت‌اند از: ستایش خداوند به خاطر نعمت‌هایش و درود بر پیامبر و امامان معصوم(ع)؛ در تکمیل این مبحث از کتاب ابوعلی مسکویه و از پادشاهان ایران باستان نقل می‌کند. به پیروی از فرهنگ ایرانی به کردار و رفتار نیک اهمیت داده و آن را مهم‌تر از دیانت دانسته است. در آخر رسیدن به ترقی و تمدن و آدمیت را برجسته کرده است. این نکات نشانگر زیربناهای فکری اوست.
[2]. نظامی گنجوی، جمال‌الدین ابومحمد الیاس بن یوسف متخلص به نظامی، شاعر و داستان سرای ایرانی پارسی‌گوی در سده ششم قمری. آرامگاه او در شهر گنجه (جمهوری آذربایجان) است. در 530 تا 540ق متولد و در 576 تا 606ق درگذشت. مهم‌ترین آثارش عبارت‌اند از: پنج گنج، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، اسکندرنامه، مخزن الاسرار، شرفنامه، اقبالنامه و هفت پیکر.
[3]. برای
[4]. پدید آورنده و ایجاد کننده
[5]. گویا این شعر از مؤلف است.
[6]. کتاب جاویدان خرد از قدیمی‌ترین کتب ایرانی و درباره فرهنگ ایرانی قبل از اسلام است. این کتاب بر پایه جاویدان خرد هوشنگ پیشدادی نوشته شده. به همین دلیل غیر از جاویدان خرد، آن را پندنامه هوشنگ یا الحکمة الخالده یا آداب العرب و الفرس هم نامیده‌اند.
حسن به سهل ابن سورانی آن را به عربی ترجمه و ابوعلی مسکویه (مشهور به ابن مسکویه) آن را تکمیل کرد. محتوای آن تماماً حکمت‌ها و اندرز و پندهای ایرانیان، هندیان، اعراب و یونانیان است.
عبدالرحمن بدوی پژوهشگر معاصر مصری، متن عربی آن را تصحیح و در سال 1952 در قاهره و با عنوان الحکمة الخالده به چاپ سپرد. این اثر در سده 11ق توسط تقی الدین محمد ارجانی شوشتری به فارسی برگردان شد. این ترجمه به تصحیح بهروز ثروتیان، در سال 1355 در مؤسسه مطالعات اسلامی (وابسته به دانشگاه تهران و دانشگاه مک گیل کانادا) منتشر شد.
این کتاب آداب و رسوم، امثال و حکم و پند و ارزهای ایرانی، هندی، عرب‌ها و یونانیان را با لطایف ادبی آمیخته و در چهار بخش و یک خاتمه مرتب ساخته است: حکم و آداب پارسیان باستان؛ حکم و آداب هندیان؛ حکم و آداب عرب، حکم و آداب روم.
حافظ به نقل از واقدی، یافتن این اثر را مربوط به دوره مأمون عباسی می‌داند که توسط فردی به نام ذوبان از خزاین زیر زمین ایوان مدائن به دست آورد (مقدمه جاویدان خرد؛ مقاله جاویدان خرد در ویکی‌پدیا).
[7]. هوشنگ پادشاه ایران و جهان بود که بعد از کیومرث (پدرش) بر تخت نشست. پس از چهل سال پادشاهی، تهمورث به جای او نشست. بنیان‌گذار سلسله پیشدادی است. برخی عناصر تمدن مثل کشف آتش، استخراج آهن، ابداع خانه‌های ثابت و سکونت جمعی از اوست.
پیشداد مرتب از داد یعنی قانون و پیش یعنی نخستین و به معنای اولین قانون است. سلسله پیشدادیان اولین پادشاهانی بودند که بر اساس قانون حکمرانی داشتند. پایتخت آنان در شهر باستانی کوس (شهری در طبرستان) در شمال ایران کنونی بوده(ویکی پدیا). در شاهنامه نام کوس آمده.
فردوسی درباره هوشنگ اشعار زیبایی دارد از جمله این بیت: گرانمایه را نام هوشنگ بود/ تو گفتی همه هوش و فرهنگ بود
[8]. مکابره: جدال و مجادله، منازعه، ستیز و دشمنی دو یا چند نفر با هم.
[9]. اهریمن: دیو، شیطان، نابکار و پلید.
[10]. پادافره: پاداش، مجازات، تاوان، سزای گناه، عقوبت.
[11]. گردون فرو گذارد و در آن رها کند.
[12]. قرض است فعل‌های بدت پیش روزگار
[13]. در هر کدام دور که خواهد ادا کند
[14]. از عطار نیشابوری. فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری (540-518ق) از عارفان و شاعران ایرانی است. آرامگاه او در نیشابور است. آثارش عبارت‌اند از: الهی‌نامه، اسرارنامه، منطق الطیر، تذکرة الاولیاء، مختارنامه.
[15]. گویا این شعر از مؤلف است.
[16]. از سعدی. ابو محمد مشرف الدین بن عبداللّه متخلص به سعدی شاعر و نویسنده پارسی گوی ایرانی است. القابی چون شیخ اجل، پادشاه سخن و استاد سخن دارد. در سال 606 متولد و در 690 ق درگذشت و در باغی در شیراز که بعداً به سعدیه مشهور شد، دفن شد. از آثارش، بوستان و گلستان بسیار مشهوراند.

سالشمار زندگی احمد رضا
تاریخ برخی از حوادث زندگی احمد رضا مبهم است؛ ولی برخی تاریخ حوادث را خودش به صراحت گزارش کرده. مواردی را که بر اساس قراین به دست آمد و در تاریخ آن شک و شبهه بود در قلاب گذاشته‌ام. برای روشن شدن پاره‌ای از حوادث زندگی احمد، برخی از حوادث زندگی برادران، پدر و فرزندش را هم آورده‌ام. تاریخ‌های شمسی بدون نماد ولی تاریخ‌های میلادی با م معرفی شده‌اند.
تولد در رشت 1290/1911م
نابینا شدن بر اثر آبله 1292
تولد برادرش فضل‌اللّه 1293
درگذشت مادرش در 24 سالگی 1294
ازدواج پدرش با همسر جدید 1295
سپردن احمد به پیرزنی در رشت 1295
آغاز زندگی تنها و بدون خانواده در رشت 1295
مهاجرت پدرش همراه با خانواده به تهران 1297
اتمام جنگ جهانی اول 1297
تولد برادر ناتنی (عنایت‌اللّه) 1299
اجاره کردن اتاقی برای احمد 1301
تلاش صاحب‌خانه برای ثبت‌نام احمد 1301
مخالفت پدرش با تحصیل 1301
درگذشت پیرزن خدمتکار [1302]
سکونت در خانه‌های خویشان 1302 به بعد
رفتن به مکتب‌خانه 1303
رفتن به مدرسه جدید 1305
مهاجرت به تهران همراه پدر [1307]
تحصیل در مدرسه اتحاد تهران [1307]
بازگشت به رشت [1309]
ادامه تحصیل در مدرسه شاهپور رشت 1309
جدایی پدر از همسر جدید و بحران خانوادگی [1310]
ورود به دوره متوسطه [1310]
درگذشت پدر 1317
فارغ‌التحصیل شدن فضل‌اللّه از دانشکده فنی، رشته برق 1317
دریافت دیپلم ادبی [1318]
استخدام فضل‌اللّه در دانشکده فنی 1319
اجاره خانه در تهران و زندگی با فضل‌اللّه 1319
تألیف کتاب چهارصد مسئله حساب برای ابتدایی و نشر آن [1321]
تألیف کتاب سیصد مسئله حساب و جبر برای متوسطه و نشر آن [1321]
تألیف کتاب دویست مسئله (چاپ نشده) [1322]
ازدواج 1322
رفتن فضل‌اللّه به آمریکا 1323
تحصیل در رشته فلسفه 1323-1326
صاحب اولین فرزند به نام کاظم 1324
درخواست کار در اداره فرهنگ 1324
نامه به فرهنگ برای اشتغال 1324
پذیرش برای دبیری (تدریس در دبیرستان) [1325]
بازگشت فضل‌اللّه به ایران 1326
اخذ لیسانس زبان خارجه 1326
انتشار کتاب اثری از بی‌بصری 1327
درگذشت عنایت‌اللّه رضا 1389
درگذشت کاظم رضا 1395
درگذشت فضل‌اللّه رضا 1398

فهرست
پیشگفتار 9
مقدمه 15
بخش اول: نویسندگی و کتاب
رو آوردن به نویسندگی 24
علت نگارش 25
مطالعه کتاب 26
موضوع کتاب تبویب آن 30
سیر مطالب بر اساس ادوار زندگی 31
بخش دوم: ادوار زندگانی و سیر رخدادها
نام، نسب و تخلص 38
نابینایی و مرگ مادر 39
محرومیت از سرپرست 40
دوری از پدر 40
مخالفت پدر با تحصیل 41
مرگ خدمتگزار و بازگشت نزد پدر 41
هشت سال نزد پدر 43
دگرگونی در زندگی خانوادگی 44
سردرگمی و تحمل دشواری‌ها 44
بخش سوم: اهمیت زندگی فکری و معنوی
مصائب و سختی‌ها 51
روح و جسم و تألمات روحی 51
تحصیلات 55
دوره ابتدایی 57
دوره متوسطه 58
کلیاتی از دوران تحصیل 59
موانع و مشکلات در دانشگاه 62
بخش چهارم: هدف تحصیلات
هدف گزینی 71
هدفم در اوایل دوران تحصیلی 72
انتخاب شغل معلمی 74
اشتیاق به کارهای فکری 74
دگرگونی اوضاع جامعه 75
پیروی جامعه از هنرمندان 76
خدمات اجتماعی متفکران 77
مقدمات و نقشه کار 79
استفاده از فکر صحیح و توجه به استعدادها 80
هدف نهایی 82
بخش پنجم: اشتغال و استخدام
استفاده از فرصت و تحصیل در رشته فلسفه و زبان خارجه 89
بی‌توجهی مسئولان و سردرگمی مراجعه کنندگان 91
تقاضای اشتغال و نتیجه نگرفتن 94
تقاضای لیسانس دبیری 95
مخالفت‌های پیاپی به رغم ابلاغ شغلی 96
تقاضای شغل کتابداری 97
اشکال‌تراشی و تلاش‌های جدید 98
موافقت با شغل جدید 99
علت انتخاب شغل کتابداری 101
موفقیت در مشاغل محوله 102
تعیین تکلیف به خاطر اقدامات اخیر 105
مشاغل مناسب برای نابینایان 106
فهرست تألیفات 108
سرودن شعر و گزیده اشعار 111
پیوست‌ها
سالشمار زندگی احمد رضا 119
احمد رضا 122
احمد رضا نابینای مبتکر، خلاق و تحول آفرین 125
احمد رضا در آینه منابع 130
اولین تألیف درباره نابینایان شاعر 136
فضل‌اللّه رضا 142
پروفسور رضا مغز متفکر ناسا و از پایه‌گذاران نظریه اطلاعات جهان 148
مأخذشناسی فضل‌اللّه رضا 153
درگذشت پروفسور “رضا” 155
عنایت‌اللّه رضا 157
کاظم رضا، شیدای ادبیات 162
تصاویر 166

این مقاله را به اشتراک بگذارید