چشم پزشکی در دوره اسلامی، الهه قاسمی و علی نوری، انتشارات توانمندان و دفتر فرهنگ معلولین، ۱۳۹۷، ۱۶۰ ص.
ISBN: 978-600-99808-0-2 ؛ Ophthalmology in the Islamic Period
موضوع(ها):
چشمپزشکی – تاریخ
چشمپزشکان
چشمپزشکان – ایران
چشمپزشکی – ایران
پزشکی اسلامی – تاریخ
معرفی مختصر کتاب
علم طب در دورههای اسلامی از سویی و کشور ایران از سوی دیگر، علمی باسابقه و کهن است و یکی از رشتههای طب در دوره اسلامی که کمتر موردتوجه واقعشده چشمپزشکی است که کتاب حاضر به بررسی این رشته طبی در دوره اسلامی پرداخته است. نویسنده پس از بررسی تحولات تاریخی چشمپزشکی در ایران و دوره اسلامی، به معرفی تمام اطبایی که در مورد چشمپزشکی تخصصی داشته و نظریاتی داشتهاند میپردازد و در این زمینه به معرفی ۲۴ طبیب میپردازد و در ادامه، کتب و آثار پزشکی را که درزمینهٔ چشمپزشکی نوشتهشده یا بابی در این رابطه دارند، معرفی کرده است.
انتشارات توانمندان
ناشر تخصصی معلولیت و معلولان
تلفن: ۰۲۵۳۲۹۱۳۴۵۲ (ساعت ۸ الی ۱۷) ؛ تلگرام: ۰۹۳۹۸۳۷۳۴۳۵
آدرس: قم، بلوار محمد امین، خیابان گلستان، کوچه۱۱، پلاک۴، دفتر فرهنگ معلولین
ایمیل: nori1363@gmail.com
مقدمه
چشم ظریفترین و حساسترین عضو بدن است و در طول تاریخ همیشه عوامل آسیب رسان و مخرب چشم وجود داشته و موجب از بین رفتن بینایی افراد میشده است. در مقابل عالمانی بودهاند که با تلاش و کوشش سعی میکردهاند برای بازیابی بینایی راهی پیدا کنند و به درمان این آسیب بپردازند. در دوره اسلامی، پزشکان مشهوری در ایران پیدا شدند و آوازه آنان از مرزها گذشت و جهانی گردید.
خود نابینایان در بر دوش کشیدن مسئولیت درمان و پیشرفت تحقیقات مربوط به درمان نابینایی، مشارکت داشتهاند؛ حتی بعضی از آنان به مقام پزشکی دست یافتند؛ گاه به پژوهش و نویسندگی در این باره روی آوردند.
دفتر فرهنگ معلولین درصدد است با معرفی اجمالی و با عرضه چشم اندازی از دانش چشم پزشکی یا کحاله در تاریخ ایران، زمینههای توسعه تحقیقات و بررسیهای همه جانبه را فراهم آورد. به ویژه معرفی معلولین فرهیخته و نابینایان نخبه و اطلاعرسانی تحقیقات آنان در این موضوع نشانگر توانمندیهای آنان است.
شناخت میراث کهن ایرانیان و مسلمانان در زمینه چشم پزشکی سودمندیهای بسیار دارد و میتواند پیشرفتهای بیشتر را به ارمغان آورد. اهتمام به آسیب شناسی نابینایی و درمان این بیماری نشانگر این واقعیت هم هست که مقصد و مقصود اسلام و نیز فرهنگ ایرانی زدودن این معضل از جامعه انسانی است. بر خلاف بعضی از اروپائیان که به نابودی و هلاکت معلولان به ویژه نابینایان میاندیشیدند، ایرانیان به درمان و تداوم حیات این قشر میاندیشند. زیرا معتقد بودند، اینان مثل دیگر انسانها حق حیات و زندگی دارند و مثل دیگر اقشار جامعه لازم است موانع حیات آنان شناسایی و زدوده شود.
دفتر فرهنگ معلولین بر اساس اندیشه حیات داری و حق حیات و حق زیست معلولان از ماههای نخست تأسیس، به جمعآوری اسناد و مدارک و منابع درباره تاریخ تحولات درمان در حوزههای چشم، گوش، عضلات، نخاع و دیگر اعضاء و جوارح بدن پرداخت.
در زمینه چشم و تاریخ تحولات درمان آن، حدود شش جلد تا کنون آماده انتشار شده است. مجلد حاضر کلیات و نگاه کلی به تاریخ چشم پزشکی است.
از همه اشخاصی که مشورت دادند یا در شناسایی و جمعآوری متون ما را یاری رساندند به ویژه از حمایتهای بیدریغ جناب حجت الاسلام والمسلمین سید جواد شهرستانی نماینده آیت الله العظمی حاج سیدعلی سیستانی کمال تشکر را داریم. امید است از نقدها و ایدههای پژوهشگران بهرهمند شویم. (علی نوری)
پیشگفتار
چشم یکی از اعضاء مهم بدن انسان است که از قدیم توجه بشر را به خود جلب کرده به ویژه پزشکان درباره ابعاد این عضو و آسیب شناسی آن بسیار کوشیدند. به ویژه در دوره اسلامی رشته علمی به نام کحاله یا چشم پزشکی یا علم العین پدید آمد و گسترش یافت.
کَحّاله به عنوان شاخهای از پزشکی در جهان اسلام مورد توجه فراوان قرار گرفت؛ کحّالّی یا کحّال به کسی گفته میشد که حرفه و تبحرش چشم پزشکی بود و به درمان بیماریهای چشمی میپرداخت. کَحّال یا چشم پزشک در جهان اسلامی در میان طبقات مختلف پزشکان از منزلت خاص برخوردار بود. مسلمانان، وارث اطلاعات چشم پزشکی یونانی و اسکندرانی شدند و میراث بر منابع علمی گردیدند. در قدیمترین رسالههای عربی منعکس شده که نخستین چشمپزشکان در جهان اسلام جبرئیل الکحال المأمونی است. وی کحال دربار مأمون بود و ماهانهای برابر هزار درهم میگرفت. حُنین بن اسحاق (درگذشت ۲۶۰ق) طبیب نصرانی و مؤلف و مترجم بزرگ آثار پزشکی، در کحالی نیز مهارت داشت. کتاب او، عشر مقالات فی العین که در ۱۹۲۸م در قاهره به چاپ رسیده است، قدیمیترین اثر بازمانده در چشم پزشکی است. از چهرههای برجسته چشم پزشکی در سده چهارم قمری، ابن وصیف است. وی در حدود ۳۵۰ق در بغداد به طبابت اشتغال داشت و دانشجویان از سرزمینهای دور و نزدیک برای تحصیل این دانش، نزد او میآمدند. پس از آن، علی بن عیسی کحّال (درگذشت ۳۰۰ق) در این دانش درخشید و کتاب تذکره الکحّالین را تألیف کرد که همه وقت در بین کحّالان معمول بود و همه جا، متن درسی بوده است. حتی به زبان لاتینی نیز ترجمه شد. این کتاب در ۱۹۶۴م در حیدرآباد هند منتشر شد. بزرگترین کحّال ایرانی ابوروح محمد جرجانی ملقب به زریندست است که کتاب نورالعین وی قرنها منبع اطلاع کحالان بوده است.
چشم پزشکی به صورت خاص در سرزمین مصر رشد پیدا کرد و شاید سبب این امر آن بوده باشد که چون گرد و غبار فراوان از بیابان به این سرزمین میرسیده، بیماریهای چشم در آنجا بیش از جاهای دیگر شیوع داشته است. حتی در دوران پیش از اسلام نیز پزشکان اسکندریه به کارهای خود در چشم پزشکی شهرت داشتند. در مشرق تألیفات مردانی چون جرجانی در هندوستان رواج پیدا کرد. در آنجا، گزارشهای عمل بیرون آوردن جلیدیه در معالجه آب مروارید تا زمان حاضر بر جای مانده است. بعداً نام این رشته در کشورهای عربی به «طب العین»، و در ایران به چشم پزشکی مشهور شد.
این کتاب به منظور این آماده شد که پژوهشگران معلولیت نابینایی، شناخت عمومی و اجمالی داشته باشند.
اطلاعات عرضه شده در این کتاب مستند به دو مقاله از دانشنامه جهان اسلام، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی و چند منبع مرجع دیگر تدوین شده است. البته تمامی مطالب این دو منبع را نیاوردهایم بلکه به روش گزینشی منتخبی از مطالب همراه با شرح توضیحات آمده است. (الهه قاسمی)