آدم بزرگ های کوچک

مدیر سایت
توسط مدیر سایت
17 دقیقه مطالعه

آدم بزرگ‌های کوچک

دفتر فرهنگ معلولین

خبرگزاری فارس در ۱۴ اردیبهشت ۹۸ گزارشی با عنوان «میزگرد فارس» آدم بزرگ‌های کوچک منتشر کرد که بسیار جالب است. ابتدا متن گزارش و سپس تأملاتی درباره آن می‌آوریم:

میزگرد فارس/ آدم‌ بزرگ‌های کوچک
به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، ۱۰ درصد از جمعیت این کشور را افرادی تشکیل می‌دهند که هرچند نام معلول را یدک می‌کشند، اما توانمندی‌هایی دارند که ۹۰ درصد دیگر همین جامعه را انگشت به دهان می‌گذارند.
این حق معلولان است که توانایی‌هایشان را ببینیم و با اعتماد به توانایی‌هایشان اعتماد به نفسشان را تقویت دهیم تا بتوانند علی‌رغم برخی محدودیت‌های جسمی، زندگی آزادنه‌ای در جامعه را تجربه کنند.
این انسان‌ها اگرچه دارای معلولیت هستند اما اراده‌ای آهنین دارند و نیازمند حمایت هستند، حمایتی نه از جنس ترحم و نگاه از بالا به پایین بلکه نگاهی از جنس توانستن تا بتوانند استعدادهایشان را به منصه ظهور برسانند.
تعدادشان کم است، اما وجود دارند انسان‌هایی که به کوتاه قامت‌ معروفند، با همه نیازهای انسانی …
آدم‌بزرگ‌های کوچک با هزاران آرزویی که بعضی‌ از آنها سال‌های سال است در گوشه دنج قلبشان جا خوش کرده و امکان برآورده شدنش همت بلند مسئولانه را می‌خواهد، همتی که به قول خانم معظمی امید به قد کشیدنش را از یاد برده‌اند.
نبض صدایش، محکم و بشاش می‌زند و از احقاق حقی سخن می‌گوید که تاکنون به آن نرسیده‌اند!
مهم‌ترین مشکل در حوزه معلولین را بیش از هر چیز فرهنگ حاکم بر جامعه و نوع نگاه مردم می‌داند.
قدکوتاه‌ها هنوز خود را قبول نکرده‌اند
زانیار خیرآبادی می‌گوید: قدرت ذهن، قدرت درونی و حتی قدرت فیزیکی ربطی به ۱۳۰ سانتی‌متر قد و قامتم ندارد و باید این مسئله به عنوان یک فرهنگ در جامعه نهادینه شود.
فرهنگ‌سازی‌ها در هر منطقه سختی‌ها و تفاوت‌هایی دارد، دید افراد محیط بالای شهر بهتر از پایین شهر است، هر چه به سمت محیط پایین شهر برویم نوع نگاه‌ها به سمت ترحم و حتی تمسخر هم کشیده می‌شود.
برخی‌ها کنجکاو هستند و دوست دارند با ما عکس بگیرند و برخی افراد از پشت از ما عکس می‌گیرند، جامعه باید به این درک برسد و واقعیت‌ها در مورد معلولیت به بچه‌ها انتقال دهند.
تنها هدف من فرهنگ‌سازی است احساس می‌کنم این فرهنگ باید از سن کودکی شکل بگیرد تا در جامعه نهادینه شود.
معتقدم قدکوتاه‌ها هنوز خود را قبول نکرده‌اند و تا زمانی که خودمان را قبول نکنیم نمی‌توانیم در جمع کوچک خانواده و یا اجتماع خود را بقبولانند، برخی قدکوتاه‌ها از ترس اینکه مورد تمسخر کودکان قرار نگیرد در جامعه حضور نمی‌یابند.
نیاز به حمایت‌های سازنده و درست جامعه داریم
صباح مجیدی هم متولد سال ۶۹ است، بزرگ‌مردی که به قول خودش به لطف یک پزشک در ۴۰ روزگی تولدش، دچار ضایعه نخاعی شده است.
از برخی دیدگاه‌های حاکم بر جامعه در مورد معلولین سخت گله‌مند است و می‌گوید: یک سری از خانواده‌ها فکر می‌کنند که معلول تقاص خداوند برای پدران و مادرانی است که در زندگی دچار اشتباهاتی می‌شوند این دیدگاه خیلی از ماها را اذیت می‌کند.
باید به خود بیایم اگر خود را در خانه اسیر کنم چیزی عوض نمی‌شود ما باید از توانایی‌های خود استفاده کنیم و حرف‌هایمان را به گوش مردم برسانیم و به همین دلیل فعالیت در زمینه تئاتر را انتخاب کردم چون معتقدم زبان تئاتر زبان مردم و قابل فهم‌ برای همه است.
برای اولین بار که کار خیابانی را شروع کردم به این دلیل بود که این نیاز را در خود احساس کردم باید صدایمان را به گوش مردم برسانم و از آنها حمایتی درست بخواهم.
نیاز به حمایت‌های سازنده و درست جامعه داریم که مسیر عزتمندی و توانمندی ما را به دنبال داشته باشد، گاهاً مؤسسه‌ها و دستگاه‌های حامی معلولین حرکت و مسیر را درست نمی‌روند.
معلولین باید خود را به جامعه بشناسانند تا جامعه هم آنها را قبول کنند مشکلات در حوزه مناسب‌سازی برای همه وجود دارد و این بخش تنها به من معلول ارتباط پیدا نمی‌کند، برخی از افراد بر اثر وقوع حادثه‌ای دچار معلولیت مقطعی می‌شود و یا مادری که کودکش را در کالسکه می‌گذارد همه به مناسب‌سازی نیاز دارند.
فقط من ویلچری و یا دارای معلولیت از رمپ استفاده نمی‌کنم بلکه خیلی‌ها به مناسب‌سازی نیاز دارند و باید اقدامات اساسی در این حوزه انجام شود.
به خاطر نگاه‌های تحقیرآمیز مدرسه نرفتم
محمد فرامرزی ۳۶ ساله است با یک متر و ۱۰ سانت قد، از دغدغه‌هایش می‌گوید، دغدغه‌هایی که با دوران کودکی‌اش گره خورده و تا بزرگسالی قد کشیده است.
اینکه مجبور شد به خاطر نگاه تحقیرآمیز برخی همکلاسی‌هایش در همان دوران ابتدای قید درس و تحصیل را بزند و خانه‌نشین شود…
فرهنگ‌سازی در مورد نحوه برخورد با جامعه معلولین حال از هر نوعی که باشد را حق دیده نشده جامعه معلولین می‌داند و می‌گوید: مسئولان باید بیشتر به این موضوع می‌پرداختند رسالت رسانه‌ها به ویژه رسانه ملی در این حوزه زیاد است اما متأسفانه به آن عمل نمی‌شود.
خانم لطفی همسر و همراه زندگی آقای فرامرزی است که برادرش هم با این نوع معلولیت دست و پنجه نرم می‌کند.
می‌گوید: معلولین باید بدون هیچ نگرانی و ترس از دیده نشدن و یا مورد تمسخر قرار گرفتن در جامعه حضور داشته باشند.
باید با این نوع دیدگاه جنگید، نباید نحوه نگاه برخی افراد جامعه موجب منزوی و خانه‌نشین شدن معلولان شود، تغییر دیدگاه مردم نیاز به فرهنگ‌سازی‌ دارد که رسانه‌ها می‌توانند کمک کنند.
معلولین هم از بدنه همین جامعه هستند نباید به خاطر برخی نگاه‌ها خانه‌نشین شویم چون ما هم مانند سایر افراد حق زندگی در اجتماع داریم و تا زمانی که خود به این باور نرسیم نمی‌توان این باور را در جامعه ایجاد کرد.
باید خود را به مردم بشناسانیم اینکه ما هم حق زندگی داریم و اینکه نباید همه چیز را فقط در ظاهر انسان‌ها خلاصه کنند باطن انسان‌ها بیش از ظاهر آنها اهمیت دارد، قد ما کوتاه است نباید مانند موجودات فضایی و یا غیرطبیعی و غیرواقعی به ما نگاه شود.
برخی والدین ما را با انگشت اشاره به فرزندانشان نشان می‌دهند، این نوع برخوردها برای ما سخت است انتظار داریم بزرگترها خود به الگوی مطلوبی در برخورد با ما تبدیل شوند.
برخی رفتارهای مردم آزاردهنده است
لیلا معظمی دیگر کوتاه‌قامت حاضر در میزگرد خبرگزاری فارس است؛ دختری بشاش، متولد سال ۶۶ که به سختی توانسته با گذر از مشکلات، لیسانس الهیات بگیرد، مدتی هم در موسسه باران قروه مشغول به کار خیاطی بوده است.
او فرهنگ‌سازی در برخورد درست با معلولین را نیاز اصلی امروز جامعه می‌داند و می‌گوید: در اینکه با افراد عادی تفاوت داریم، شکی وجود ندارد و قطعاً نگاه اول افراد به ما همراه با تعجب است و این موضوع به من می‌فهماند که طرز رفتارم در زمان قرار گرفتن در چنین شرایطی چگونه باشد!
این‌گونه برخوردها از عدم فرهنگ‌سازی نشأت می‌گیرد، انتظار تعجب نداریم اما انتظار داریم رفتار آنها حداقل به گونه‌ای باشد که ما را آزار ندهد.
وقتی همراه با گروه نمایش به مدرسه‌ای می‌رویم نگاه‌ها بسیار تعجب‌آور است ولی بعد از اجرای نمایش نگاه‌ها ۱۸۰ درجه تغییر می‌کند و نگاه‌ها احترام‌آمیز می‌شود.
معلولیت فقط تفاوت ظاهری با دیگران نیست، وقتی ذهن انسان محدود باشد که افرادی مانند ماها را در همان حد ببینند، مسلماً این فکر معلول است.
متأسفانه رسانه‌ها هم کمتر به این مباحث می‌پردازند، رسانه ملی توجهی نمی‌کند در حالی که بر اساس ماده ۲۱ قانون اساسی، صدا و سیما باید در هفته ۵ ساعت از برنامه‌های خود را به جامعه معلولین اختصاص دهد.
تنها خواسته ما فرهنگ‌سازی و مناسب‌سازی محیط است
خانم عباسی هم که دارای مدرک کارشناسی روانشناسی است در پاسخ به همین سؤال ما می‌گوید: در مرحله اول باید خانواده‌ها معلولیت فرزندانشان را قبول کنند و نحوه برخورد آنها به اجتماع تعمیم داده شود.
معلولین نباید احساس کنند که خود مسئولیتی ندارند، معلول نباید خود را به چهاردیواری خانه محدود کند، هرچه معلولین ما در بطن جامعه حضوری توانمند و درخشان داشته باشد مردم هم بیشتر آنها را قبول می‌کند و نگاه‌های ترحم‌آمیز به نگاه تحسین‌آمیز تغییر پیدا خواهد کرد.
کوتاه قامتان و ازدواج
آقای فرامرزی و خانم لطفی زن و شوهر حاضر در میزگرد هستند، ۱۰ سال پیش یکم دی‌ماه سال ۸۷ به وسیله ارتباطاتی که در بهزیستی داشته‌اند با هم آشنا شدند و الآن حدود هفت هشت سال است زیر یک سقف زندگی می‌کنند.
از ازدواجشان راضی هستند و می‌گویند، مستقل از خانواده هستیم، مشکلات اقتصادی وجود دارد اما زندگی خوبی داریم.
فرامرزی شغل پایداری ندارد در مغازه‌ای فروشندگی می‌کند، شغلی که به لحاظ درآمدی چیز زیادی عایدش نمی‌شود بلکه تنها منبع درآمد پایدارشان مستمری بهزیستی است که ماهیانه به حسابشان واریز می‌شود.
خانم لطفی می‌گوید: درآمد ناچیز خود را مدیریت می‌کنیم تا زندگیمان را بچرخانیم و به کسی احتیاج نداشته باشیم.
درهای دلمان را خیلی وقت‌ها به روی بسیاری از خواسته‌ها می‌بندیم تا زندگی کنیم، اما از زندگی و از هم راضی هستیم و حرف و حدیث مردم برایمان مهم نیست!
مشکلات فراروی تحصیل و بازار کار معلولین
خانم معظمی می‌گوید: تنها مشکل من در زمان تحصیل در دانشگاه، بالا رفتن روزانه از ۴۰ پله نبود، بلکه اینکه هر بار رئیس دانشگاه می‌گفت “ای وای بازهم خسته شدی”، این برایم سخت‌تر بود!
ترحم مسئولان دردی از معلولان دوا نمی‌کند چرا که آنها باید زیرساخت‌های حضور معلولان در جامعه را ایجاد کنند…
تحصیل‌کرده رشته الهیات بازار کار ندارد و آموزش پرورش قدکوتاه استخدام نمی‌کند، بیشتر نگرانی ما از نبود شغل و منبع درآمد است و اینکه قانون معلولان اجرایی شود.
تنها بهزیستی قانون استخدام معلولین را اجرا می‌کند
خانم عباسی از عدم توجه به سهمیه استخدامی جامعه معلولین گله‌مند است و می‌گوید: بر اساس قانون، سهم جامعه معلولین از استخدام‌ها ۵ درصد است اما جز بهزیستی، هیچ‌کدام از دستگاه‌ها و ادارات به آن عمل نمی‌کنند.
صباح مجیدی هم می‌گوید: ایجاد بستر اشتغال‌زایی معلولین بهترین راهکار برای ایجاد انگیزه آنها در بین جامعه است.
اگر معلولین را تنها به مشاغل خانگی سرگرم کنند به نوعی سوق دادن این قشر به سمت افسردگی و گوشه‌گیری است.
برخی از معلولین توانایی تولید صنایع دستی دارند که می‌شود کارگاه‌های تولیدی را برای آنها راه انداخت.
انتظار حل تمام مشکلات توسط مسئولان غلط است
خیرآبادی هم اعتقاد دارد: امروز مشکلات اقتصادی بیشتر از گذشته است و همین دغدغه‌ها موجب شده که مردم وقت کم‌تری برای ما داشته باشند البته نباید انتظار داشته باشیم که همه مشکلات را دستگاه‌های دولتی حل کند.
مدیرکل بهزیستی به عنوان دستگاه متولی معلولین و جامعه قدکوتاه‌ها بیشتر از توانش حمایت‌ می‌کند اما شاید از دیدگاه من معلول این حمایت‌ها کافی نباشد.
آمار بالای معلولیت در استان موجب شده حمایت و خدمات رسانی با محدودیت‌های اعتباری و مالی مواجه شود.
تاکنون ۷۰ نفر از قدکوتاه‌ها در سطح استان شناسایی کرده‌ایم، هر چند در روستاها هم افرادی با انواع معلولیت‌ها وجود دارند ولی ناشناخته مانده‌اند.
موضوع ازدواج یکی از سؤالات روتین جامعه از افراد قدکوتاه است که ما را زجر می‌دهد چون این یک مسأله شخصی است و ارتباطی به دیگران ندارد.
انتظار از رسانه‌ها
معظمی می‌گوید: صدا و سیما به عنوان رسانه ملی از پخش دغدغه‌های ما خودداری می‌کند، می‌گویند مصاحبه‌هایتان بوی انتقاد دارد، اگر مشکلات و دغدغه‌ها را نتوانیم از طریق رسانه‌ها به عنوان پل ارتباطی بین مردم و مسئولان بیان کنیم دیگر چه دلخوشی به رسانه‌ داشته باشیم…
این همه به موضوع ورزش و فوتبال پرداخته می‌شود جای دوری نمی‌رود که حداقل چند دقیقه‌ای هم به موضوع فرهنگ‌سازی در حوزه‌های مربوط به معلولین اختصاص داده شود.
خیرآبادی: صدا و سیما برای اختصاص برنامه انتظار تأمین بودجه از بهزیستی دارد، و این سؤال مطرح است، چرا وقتی نام معلول برده می‌شود انتظارات بودجه رسانه ملی بیشتر می‌شود مگر بودجه برنامه خانواده و ورزش را جایی تأمین می‌کند.
تنها جایی که می‌تواند معلولین را معرفی و دغدغه‌های آن را بیان کند رسانه ملی است و باید در این حوزه به صورت ویژه برنامه داشته باشد.
مسئولان انگ عصبی بودن به ما می‌زنند
معظمی می‌گوید: خیلی از مردم به راحتی موانع روی خط ویژه نابینایان می‌گذارند، مناسب‌سازی اگر صورت بگیرد قطعاً نگاه‌های ترحم‌آمیز کاهش پیدا می‌کند.
ما از کمبودهایی می‌گوییم که با گوشت و پوست با آنها دست و پنجه نرم می‌کنیم و مسئولان از کارهایی می‌گویند که برای جامعه معلولین قابل لمس نیست و وقتی حرف می‌زنیم انگ عصبی بودن به ما می‌زنند.
مجیدی هم گفت: ما قدردان کارهای انجام‌شده هستیم ولی کار کم به چشم نمی‌خورد، در برخی از جاها رمپ درست می‌شود، اما انسان عادی هم نمی‌تواند از آن استفاده کنند.
و اما…
اعضای این میزگرد معتقد هستند، در یکی دو سال اخیر تا حدودی نگاه‌های ترحم‌آمیز تغییر پیدا کرده ولی بازهم وجود دارد و این نوع نگاه ما را رنج می‌دهد.
آنها می‌گویند، با توجه به وضعیتی که دارند، خود به خود دارای محدودیت‌ها و مشکلات بیشتری نسبت به افراد عادی هستند لذا جامعه باید بیشتر آنها را مراعات کنند تا بار مشکلات جسمی و روحی آنها سنگین‌تر نشود.
ادارات برای پاسخ به خواسته‌ها ما را به بهزیستی پاس ندهند چون این دستگاه بیشتر از سهمش از جامعه معلولین و خاصتاً کوتاه‌قدها حمایت می‌کند. (فارس، ۱۴ اردیبهشت ۹۸)

تأملات
۱ـ برخی فکر می‌کنند افراد دارای معلولیت محدود به ناشنوایان، نابینایان و جسمی ـ حرکتی‌ها است اما باید پذیرفت که دامنه معلولیت بسیار گسترده‌تر است و انواع و طیف‌های متنوع و متکثری را شامل است.
۲ـ نهادهای متصدی امور معلولین باید خود را آماده کنند تا برای همه این اقشار برنامه داشته باشند و همه آنان را زیر پوشش بگیرند. با توجه به اینکه هر گروه از اینان اقتضا و نیازمندی خاصی دارند، سازمانی مثل بهزیستی باید کارشناسی‌های متعدد برای رسیدگی به آنان آماده و تجهیز نمایند.
۳ـ مهم‌ترین دغدغه خود معلولان فرهنگ‌سازی است و کمترین دغدغه مسئولین و مدیران بهزیستی در بخش فرهنگ است. اگر بهزیستی توانایی انجام فرهنگ‌سازی برای قشرهای مختلف دارای معلولیت را ندارد می‌تواند صریحاً اعلام کند و از مردم کمک بخواهد.

این مقاله را به اشتراک بگذارید
نظر بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *