محکوم کردن و تحریم انتخابات بهزیستی
شبکههای ملی سازمانهای مردم نهاد غیردولتی معلولان جسمی حرکتی کشور و ناشنوایان ایران،به برگزاری انتخابات شبکههای ملی افراد دارای معلولیت که فردا در سازمان بهزیستی کشور برگزار میگردد،ضمن اعتراض شدید و محکوم کردن،این انتخابات را تحریم کردند.
اعتراض به دخالت سازمان بهزیستی کشور در تاسیس شبکه های موضوعی معلولان
پرواضح است که درسنوات گذشته عملکرد سازمان بهزیستی درتاسیس و نظارت بر فعالیت موسسات و انجمنها تحت عنوان “ تشكل غيردولتي” همواره از سوی جامعه هدف سازمان و فعالان اجتماعی مورد نقد بوده که دلیل آن ضعف این سازمان در رفع معضلات اجتماعی و نحوه ورود این سازمان به موضوع بهره گیری از مشارکتهای مردمی است که عمدتاً به دخالت مستقیم درتأسيس تشكلهاي به ظاهرغيردولتي ، تصويب مقررات به منظور سیطره برنحوه فعاليت موسسات و نهایتاً به تحت نفوذ كامل قرار دادن فعاليت برخي تشكلها از طريق تأمين منابع مالي آنها و يا ارايه برخي امتیازات و حمايتهاي ویژه از ايشان خلاصه می گردد.
سازمان بهزیستی کشورکه خود پس از پیروزی انقلاب اسلامی حاصل تجمیع سازمانهای مردمی فعالی همچون سازمان حمايت از كودكان، سازمان حمايت از مادران و نوزادان و سازمان زنان و … است ، متاسفانه همواره برنامه ریزان آن بیشتر براندوخته مالی اغنیا چشم دوخته اند و مشاركت مردم را تنها در سرمايهگذاريهاي مادي براي مبارزه با فقر به حساب ميآورند و از توان بسيار بالاي تدبير و انديشه و خرد و دانش اين گروه در مراكز مهم تصميمگيري غافل هستند که شاید خود دلیل اصلی ناکارآمدی این سازمان در سالهای متمادی باشد.
متأسفانه سازمان بهزیستی به رغم تعدد و تنوع وظایف محوله و عدم برخورداری از ابزارها ونیروهای متخصص ، هرگز در سياست گذاريها و برنامهريزيهاي خود جاي چنداني براي تشکلهای غيردولتي باز نكرده وهنوزنگاه مدیران این سازمان از بالا به پايين است . پس طبيعتاً اين سازمان مجراي مناسبی براي حضور موثر تشکلهای غيردولتي در رفع مشکلات و رفع معضلات اجتماعی نيست.
همچنانکه امروز پس از سالها تلاش و پیگیری مطالبات افراد دارای معلولیت کشور در به نتیجه رسیدن ” قانون حمایت از حقوق معلولان” و تعیین ردیف بودجه ای هرچند ناچیز برای تامین نیازهای مالی و انجام تعهدات دولت در این قانون ، امیدهای زیادی به وجود آمد که زین پس معلولین قادر خواهند بود کاملا مستقل و آزادانه بر اساس مکانیسم پیشبینی شده در قانون مذکور نسبت به پیگیری مطالبات و حقوق خود اقدام نمایند . اما خیلی زود و قبل از اینکه این نهال نوپا ریشه بدواند و شکوفه ای دهد به دلیل تمامیتخواهی سازمان بهزیستی و متأسفانه سکوت معنادار برخی افراد و تشکلهای معلولین مدعی دفاع از حقوق معلولان ، شاهد خزان زود رس این نهال هستیم و سازمان بهزیستی کشور در اقدامی یکسویه – علیرغم انتقادات و مخالفت های مستدل قانونی – اهتمام جدی برای انحراف مسیر مطالبه گری واقعی معلولان و سر بریدن قانون دارد.
اقدام آشکار این سازمان درنقض صریح قوانین و دخالت مستقیم در تاسیس و اداره تشکل های غیر دولتی طی دهه های اخیر و برگزاری انتخابات و تاسیس شبکه های موضوعی در گروههای تخصصی معلولان (معلولان جسمس حرکتی ، نابینایان ، ناشنوایان و اختلالات اعصاب و روان ) طی سالهای 98 و 99 و به رسمیت نشناختن شبکه های تاسیس شده در حوزه ناشنوایان و معلولان جسمی حرکتی (که پروانه آنان از سوی وزارت کشور صادر گردیده) و اقدام اصرار بر تاسیس شبکه های موازی ، خود نمادی عینی از دیدگاه صاحبنظران اجتماعی است که معتقدند : ” گاه دولتها اقدام به تشكيل سازمان هايي به ظاهر غيردولتي ميكنند تا نمايندگي جامعه مدني را خود برعهده بگيرند و از احتمال طرح مواضعي مغاير با مواضع دولت در ميان افكار عمومي داخلي و خارجي و نيز در برابر سازمانهاي بينالمللي بكاهند “.
سازمان بهزیستی کشور در روزهای اخیر با ارسال پیامی خطاب به مدیران کل استانها و انتشار آن در شبکه های اجتماعی ، ادارات کل زیر مجموعه خود را به همکاری دربرگزاری انتخابات و تاسیس شبکه های ملی موظف نموده و از ادارات مطبوع خود خواسته تا هماهنگی و اطلاع رسانی های لازم را با سازمانهای مردمنهاد معلولین حوزه استانی خود انجام دهند!!!
اکنون چند سوال اساسی از سازمان بهزیستی مطرح است :
اولاً : این سازمان به عنوان یک نهاد دولتی چه نقش و رسالت ناگزیری برای تشکیل شبکه ملی تشکلهای غیر دولتی معلولان دارد؟ شاید کارشناسان سازمان بهزیستی نمی دانند که صرف دعوت از سازمانهاي غيردولتي براي شركت در يك جلسه از پيش برنامهريزي شده و يا عضويت در يك شبكه و استفاده از اين سازمانها به عنوان سياهي لشكرهيچ كمكي به افزايش سرمايه اجتماعي و ارتقاء نقش اين سازمانها در جامعه نخواهد كرد.
ثانیاً : آیا واقعا این سازمان تفاوت بین دولتی و غیر دولتی را نمی داند و آیا می توان باور کرد که شبکه ای که از این رهگذر تشکیل می شود می تواند ماهیتی غیر دولتی و مستقل داشته باشد و مدافع حقوق معلولین باشد ؟
ثالثاً : با وجود پیش بینی قانونگذار در تعریف شبکه های ملی در ماده ۴ آیین نامه تشکل های مردم نهاد مصوب سال ۱۳۹۵ هیات وزیران ، چرا سازمان بهزیستی تا این اندازه سعی بر انحراف مسیر قانون و تضعیف جایگاه شبکه های ملی تشکل های مردم نهاد معلولین کشور در نظارت بر حسن اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان دارد ؟ آیا سازمان بهزیستی حضور پنج نماینده مستقل از شبکه های ملی معلولین در کمیته هماهنگی و نظارت بر قانون- آن هم بدون حق رای- را هم بر نمی تابد و آن را تهدیدی برای خود می داند که از این طریق سعی بر کنترل کامل بر تاسیس شبکه های ملی معلولان دارد ؟
و اما مسئله مهمی كه مطرح است ، وجود تفكر‹‹خودي وغيرخودي›› در انديشه مسئولان سازمان بهزیستی است. در این تفکر ، اعطاي پروانه فعالیت و امتیازات ویژه به چهرههاي رسوب گرفته سیاسی و به ظاهر فعال اجتماعی ، خود نمادی نشات گرفته از ترس مدیران سازمان از افتادن امور به دست مردم است و دریغا که وجود چنین تفکری تا چه ميزان موجب حذف انديشههاي مستقل از حوزه فعاليتهاي اجتماعي و عدم شكلگيري يك جامعه مدني واقعي خواهد گرديد و برخی چهره های منفور که تمام وجهه و اعتبار خود را در این سالها از افراد دارای معلولیت اخذ نموده اند ، این سرمایه ارزشمند معنوی را به جای اینکه در راه اعتلای جایگاه معلولان و دفاع از حقوق ایشان صرف نمایند ، در زد و بندهای پشت پرده و حفظ منافع شخصی خود به کار می بندند بدون آنکه نگران تبعات سکوت مصلحتی و همراهی غیر اصولی خود با تصمیمات اشتباه و خلاف قانون سازمان بهزیستی و تاثیرات منفی آن بر تضییع حقوق معلولان کشور باشند !!!
مدیران ، معاونین و کارشناسان این سازمان باید بدانند که هیچ کس در هیچ جایگاه و مقامی حق ندارد آرمان و مطالبات به حق میلیونها فرد معلول و خانواده هایشان را بازیچه امیال شخصی و سازمانی خود کند و در این مسیر هیچ خط قرمزی بالاتر از قانون وجود ندارد که اول از همه سازمان محترم بهزیستی را به رعایت این خط قرمز و احترام و التزام به ترتیبات قانونی مورد اشاره در آیین نامه ثبت تشکل های مردم نهاد دعوت می کنیم و از تشکل های مردم نهاد سراسر کشور که مطالبه گری قانونمند ، مستقل و به دور از دخالت ها و اعمال نفوذهای صاحبان قدرت را رسالت اصلی خود می دانند ، این تقاضا وجود دارد که در حرکتی هماهنگ اجازه ندهند مسیر درست تحقق قانون حمایت از حقوق معلولان که ثمره سالها مجاهدت و تلاش و مطالبه گری است ، به انحراف کشیده شود.
لذا در خاتمه بار دیگر با محکوم نمودن اقدامات غیرکارشناسانه و تفرقه افکنانه سازمان بهزیستی و با تحریم انتخابات غیر قانونی پیش رو که ظاهراً برای تشکیل شبکه های ملی انجام خواهد شد، این سازمان را به تجدید نظردر رویه اشتباه خود و بازگشت به مسیر درست و قانونی و واگذاری اموربه مردم ملزم می نمائیم.
با تقدیم احترام
شبکه ملی تشکل های غیر دولتی معلولان جسمی حرکتی کشور
شبکه ملی سازمانهای مردم نهاد ناشنوایان ایران
منبع: کانال تلگرامی کمپین دفاع از حقوق معلولان، 24 اسفند 1399
بیانیه شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان چاووش در مورد تشکیل شبکه موازی تشکلهای نابینایان و کمبینایان در کشور با حمایت سازمان بهزیستی
متأسفانه و علیرغم جلسات مکرر و مفصل مدیریت چاووش با مسئولان سازمان بهزیستی به ویژه در دو ماه اخیر و همچنین در تباین با هم سوییهای اولیه مسئولان سازمان با شبکه چاووش در خصوص ضرورت پرهیز از ایجاد شبکه موازی با شبکه موجود ملی تشکلهای نابینایان کشور، این سازمان اقدام به برگزاری انتخابات شبکه موازی در روز بیست و ششم اسفندماه نمود. این امر علیرغم درخواست مشخص شبکه چاووش در نامه سرگشاده تعاملی با این سازمان در روز بیست و سوم اسفندماه بود که در آن شبکه چاووش با تأکید بر ضرورت پرهیز از ایجاد شبکه موازی در سطح ملی و ممانعت از ایجاد بستر تفرقه و چند صدایی غیرضروری در جامعه نابینایان کشور، از مسئولان سازمان خواسته بود فرصتی برای برگزاری انتخابات عمومی و فراگیر تشکلها را تا حداکثر پایان فروردینماه و زیر نظر مستقیم نظارت سازمان در اختیار این شبکه قرار دهند تا موجب شود از یک سو منویّات مورد نظر سازمان بهزیستی تأمین شود و از سوی دیگر چنانکه بایسته یک فعالیت مدنیست شبکه چاووش خود اقدام به برگزاری انتخابات فراگیر و پرهیز از ایجاد شبکه موازی نماید، متأسفانه این اقدام تعاملجویانه مسئولان شبکه چاووش از سوی مسئولان سازمان بهزیستی کشور نادیده انگاشته شد. لذا مدیریت شبکه با تأکید بر این که کلیه پیامدهای منفی اقدام غیرموجه و کانونهای تنش محتمل میانگروهی در آینده بر عهده مسئولان سازمان بهزیستیست، توجه تشکلهای نابینایان و جامعه مدنی و افکار عمومی را به نکات و دغدغههای زیر جلب مینماید.
۱. بر اساس ماده ۳۱ قانون حمایت از حقوق معلولان مصوب ۱۳۹۶ و به منظور تضمین حضور گروههای مختلف دارای معلولیت در تصمیمگیریهای کلان در خصوص این گروه و نیز عضویت در کمیته نظارت بر قانون، پنج شبکه ملی افراد دارای معلولیت به تفکیک گروه اصلی دارای معلولیت تشکیل میشود. قانون صراحت دارد که در هر گروه معلولیتی یک شبکه در کشور تشکیل میشود حال با چنین صراحتی پرسش آنجاست که اقدام سازمان بهزیستی به تشکیل شبکههای موازی علیرغم موجودیت شبکههای ملی حداقل در دو گروه آسیبدیدگان بینایی و شنوایی از نظر حقوقی چیست؟ به چه دلیل با سیاستگذاریهای سازمان
بهزیستی تاکنون حداقل در سه گروه معلولیتی شش شبکه ملی شکل گرفته است که علیرغم صراحت قانون مبنی بر تشکیل یک شبکه ملی در یک گروه معلولیتی و تشکیل پنج شبکه در گروههای مختلف معلولیتی است؟ نکته ابهام و پرسش برانگیز بعدی ورود سازمان بهزیستی به عرصه تشکیل این شبکههاست. براساس بدیهیات عقلی و حقوق مدنی، تشکیل شبکههای ملی از حقوق افراد دارای معلولیت و منبعث از اراده و خواست آنهاست، لذا اقدام سازمان بهزیستی در روزهای اخیر مبنی بر ورود تمام قد تشکیلاتی از طریق مدیریت سازمانهای بهزیستی استانها و تماسهای مکرر و مصرانه برای حضور تشکلها در انتخابات موازی با چه الزام حقوقی و توجیه عقلانی و منطقی قابل فهم است؟ آیا این اقدام زمینهساز تفرقههای بعدی در میان جامعه نابینایان نیست؟ و آیا توجه و پذیرش خواست منطقی شبکه چاووش، مندرج در نامهای که با امضاء جمع کثیری از تشکلهای نابینایان کشور از مسئولین سازمان خواست در اقدامی تعاملی اقدام به برگزاری انتخابات فراگیر شبکه موجود نمایند، حلال مشکلات نبود؟
۲- از معاونت حقوقی دفتر رئیس جمهور، مجلس شورای اسلامی و سایر دستگاههای نظارتی ذیربط درخواست مؤکد داریم به دوگانگی سیاستگذاری و اقدامات دستگاههای حاکمیتی صادرکننده مجوز شبکههای فعالیت برای افراد دارای معلولیت خاتمه دهند. این تعارض دوگانه یعنی عدم پذیرش انحصار صدور مجوز برای فعالیت شبکههای افراد دارای معلولیت میان وزارت کشور و سازمان بهزیستی، زمینهساز مشکلات فعلی شبکههای ملی افراد دارای معلولیت است. بدون آن که بخواهیم بر حقانیت و عدم حقانیت طرفین مناقشه ورود کرده و قضاوتی داشته باشیم حق خود میدانیم با ورود دستگاههای نظارتی ذیصلاح به ختم این مناقشه مانع تکرار مشکلات افراد دارای معلولیت و سایر گروههای اجتماعی در آینده شوند.
۳. شبکه چاووش ضمن تأکید مکرر بر ضرورت پرهیز از ایجاد شبکههای موازی ملی در فعالیت تشکلهای اجتماعی افراد دارای معلولیت، تأثیر منفی این امر در کاهش قدرت صدای واحد جامعه هدف برای پیگیری خواستههای خود در سطح ملی با احترام به آن دسته از تشکلهای شرکتکننده در انتخابات بیست و شش اسفند که به رأی و خواست خود در این انتخابات شرکت کرده اند، به روشنی اعلام میکنیم شبکه چاووش همچنان صدای واحد و پیگیر حقوق اجتماعی همه شهروندان نابینا و کمبینا اعم از عضویت در تشکلهای
مختلف این گروه و حتی شهروندانیست که فرصت عضویت در هیچ تشکلی را نداشته و در چم و خم زندگی اسیرند.
لذا بار دیگر ضمن تأکید بر خواست حقوقی و موجه خویش برای وجود یک شبکه ملی در سطح کشور براساس قانون حمایت از حقوق معلولان، در مورد بروز هر گونه تفرقه، کشمکش و تنشهای میانگروهی هشدار داده و از تمام تشکلهای فعال نابینایان وکمبینایان کشور میخواهیم این بحران را مدیریت کرده و اجازه ندهند اقدامات غیرموجه موجب تفرقه و چند دستگی در میان جامعه نابینایان و کمبینایان کشور شود.
۴- شبکه چاووش به عنوان قدیمیترین شبکه ملی خودجوش افراد دارای معلولیت کشور، علیرغم اقدامات و رویدادهای اخیر بر حقوق مسلم خود و اعضایش برای مشارکت تمام عیار در تمام عرصههای تصمیمگیری و تصمیمسازی در مورد افراد نابینا و کمبینا و نظارت تامه بر اجرای قوانین حمایتی و کنوانسیون جهانی حقوق افراد دارای معلولیت نسبت به این افراد تأکید مینماید و با تمام ظرفیتهای حقوقی و قانونی در کشور این هدف را دنبال خواهد کرد.
۵- شبکه چاووش از فعالیت مستمر تمام تشکلهایی که در این روزهای خطیر به طور فعال در تصمیمگیریهای جمعی و دموکراتیک و تعیین نقشه راه فعالیت تشکلهای نابینایان وکمبینایان کشور در راستای پرهیز از تفرقههای محتمل تشکر میکند. به صراحت اعلام میکنیم این پایمردی تشکلهای بعضاً کوچک شهرستانی در تأکید بر حقوق مدنی خود، فعالیت مستقل و احساس مسئولیت اجتماعی در پیگیری حقوق جمعی افراد نابینا و کمبینا، ماندگار و برای سازمانهای مدنی افراد دارای معلولیت قابل الگوبرداری و پیروی است.
هیأت مدیره شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان چاووش
27 اسفند 1399