علل خودکشی و درمان آن

مدیر سایت
توسط مدیر سایت
17 دقیقه مطالعه

علل خودکشی و درمان آن، الهام مقامی و یوسف جلالی، انتشارات توانمندان، 1401، 238 ص.

ISBN: 978-622-6216-97-5 ‭

موضوع ها:
خودکشی
Suicide
خودکشی — پیشگیری
Suicide — Prevention

مشاهده صفحات اولیه کتاب

متن پشت جلد کتاب:
می‌توان گفت هر فردی در طول زندگی خود به مسئله خودکشی فکر کرده و جوانب آن را سنجیده است. این مسئله در کل جهان شایع است و به خصوص نسل جوان ما با آن درگیر هستند. با نگارش این کتاب انواع خودکشی را تعریف و علل مختلف آن را بررسی کرده و همچنین از منظر حقوقی و کیفری هم نظرات و دیدگاهای مختلف مشخص شده و در پایان برای پیشگیری از آن راه حل‌های لازم ارائه شده است.

انتشارات توانمندان
ناشر تخصصی معلولیت و معلولان
تلفن: ۰۲۵۳۲۹۱۳۴۵۲ (ساعت ۸ الی ۱۷) ؛ واتساپ و تلگرام: ۰۹۳۹۸۳۷۳۴۳۵
آدرس: قم، بلوار محمد امین، خیابان گلستان، کوچه۱۱، پلاک۴، دفتر فرهنگ معلولین
ایمیل: nori1363@gmail.com

مقدمه
خودکشی یکی از غم انگیزترین پدیده‌های روانی- اجتماعی جوامع بشری به شمار می‌رود. اگر چه عواملی مختلفی در اقدام به خودکشی دخیل هستند، ولی واقعیت این است که خودکشی در اغلب موارد قابل پیشگیری است. آشنا کردن کارکنان مدارس و خانواده‌هابا عوامل خودکشی ،تصورات نادرست ،واقعیت‌هادرباره خودکشی و چگونگی کمک به افرادی که اقدام کرده اند در پیشگیری از خودکشی موثر است. خودکشی عمل آگاهانه ی نابود سازی خویشتن است. اینکه چرا انسان بویژه افرادی که تصمیم می‌گیرد خودش را بکشد چه عواملی او را به این نتیجه رسانده است و چگونه می‌توان از خودکشی جلوگیری کرد نیاز بررسی همه جانبه و دقیق است. پژوهشگران بین خودکشی موفق ( خوکشی منجر به مرگ ) و خودکشی که به مرگ منجر نمی‌شود تفکیک قائل می‌شوند، افرادیکه بطور موفقیت آمیز خود را می‌کشند، بنظر می‌رسد جریان کار را به دقت طرح ریزی می‌کنند. آنها کار را طوری ترتیب می‌دهند که مانعی پیش نیاید و از وسایل موثر استفاده می‌کنند از طرف دیگر اقدام کنندگان به خودکشی ممکن است به طور تکانشی عمل کنند زمینه را به گونه‌ای فراهم آورند که نجات پیدا کنند و شیوه‌های بی اثر یا کاملاً بی خطر بکار ببرند.
پدیده خودکشی که ازعوارض مهم دنیای صنعتی عصرحاضراست بیشترمتأثر از نا به سامانی‌ها،اختلال‌های روانی و نابرابری‌های اجتماعی است . دورکیم درکتاب ” تقسیم کار ” خود براین اعتقاد است که ” خودکشی همراه با تمدن ظاهر می‌شود و یا حداقل آن چه به شکل خودکشی در جوامع فروتر ملاحظه می‌شود، خصوصیات ویژه‌ای دارد …”.
باتامور در اثر خود “جامعه شناسی”، آورده است که دورکیم درتحقیق خود قصد آن داشته که بین میزان خودکشی و درجه ی پیوستگی افراد درگروه‌های اجتماعی (همبستگی و انسجام اجتماعی) رابطه برقرارکند ومعتقد است که هدف دورکیم این بود که میزان خودکشی در گروه‌های مختلف اجتماعی را به خصایص مشخصه ی این گروه‌ها ربط دهد و به این طریق علل اجتماعی خودکشی را کشف نماید.
دورکیم طبیعت بشر را با رجوع به مفهوم واقعیت‌های اجتماعی تبیین می‌کند به نظر وی واقعیت‌های اجتماعی طرق عمل کردن، فکر کردن و احساس کردن است که تا حدودی بین شماری از مردم مشترک است که این واقعیت‌ها نسبت به افراد اموری خارجی و بیرونی محسوب می‌شوند و بر وی اقتدار آمرانه‌ای را اعمال می‌کنند.
درزندگی شهرنشینی كنونی، جمعیت بسیار زیاد درشهرها وعدم تجانس افراد با هم واحساس غربت، تنهایی وكم ‌شدن تعداد افراد خانواده‌ها و كاهش‌یافتن محبت خانوادگی ،افزایش استقلال فردی ،هم‌چشمی‌ها و پیداشدن آرزوهای دور و دراز زندگی مادی، خواستن‌ها و نتوانستن‌ها، فرارازخانواده و پناه‌بردن به اجتماع نا آشنا، سرگشتگی درمیان ارزش‌های متضاد زندگی شهری جدید، ناتوانی درمبارزه با دشواری‌ها وشكستها و نومیدیها، محرومیت درعشق توام با فقر مادی وسرانجام ضعف یا رنجوری شخصیت آن چنان ناراحتی‌هایی ایجاد می‌كند كه فرد خود را در نابودی وپوچی جستجو می‌كند و دست به خودكشی میزند.
معمولاً افرادی که اقدام به خودکشی می‌کنند دارای برخی خصوصیات رفتاری مشترک هستند ؛ اغلب در سطح اقتصادی پایین جامعه قرار دارند و یا این که دچار افسردگی می‌باشند.
اضطراب مزمن، افسردگی، تهدید به خودکشی و … از نشانه‌های مهم رفتاری هستند که منجر به خودکشی می‌شوند . این افراد اغلب تصور می‌کنند که با مشکلی بزرگ وغیر قابل تحمل روبه رو هستند که تنها چاره باقی مانده مرگ است.
رفتارهای خودکشانه نتیجه تعامل پیچیده عوامل پزشکی – اجتماعی و خانوادگی می‌باشد . تغییرات اجتماعی که ممکن است با افزایش خودکشی جوانان مرتبط باشد عبارتند ازعوامل افزایش دهنده ی افسردگی کودکی، کاهش ثبات خانوادگی و افزایش دسترسی به سلاح .دراروپا بزرگترین موج خودکشی جوانان طی جنگ جهانی بودو ازدلایل آن می‌توان به بیکاری دسته جمعی، ناکامی‌های ناشی ازآن حتی در بین افراد با تحصیلات بالا، کاهش اعتقادات مذهبی ،مدارا با رفتارهای بحرانی در خرده فرهنگ جوانان و اثرات طلاق بر کودکان اشاره کرد.
عوامل بسیاری به نسبت‌های خودکشی بستگی دارند مانند جنس مذکر، بیوه گی، مجرد یا مطلقه بودن، تمرکز جمعیت، بحران‌های اقتصادی، سکونت در کلان شهرها و شهر‌های بزرگ، سابقه اختلافات خانوادگی در زمان کودکی ،اختلالات روانی و بیماری‌های جسمی‌.
می‌توان عومل مؤثر برشیوع خودکشی را به صورت زیر دسته بندی کرد:
جنس: در تمام سنین مردها سه برابر زن‌ها خودکشی موفق داشته اند در حالی که زن‌ها سه برابر مردها اقدام به خودکشی می‌کنند.
سن : خودکشی و بیشتر از آن ژست و فکر خودکشی در نوجوانان افسرده دیده می‌شود. (خودکشی سومین عامل مرگ ومیر نوجوانان است.)
مذهب: میان یهودیان و کاتولیک‌ها، خودکشی نسبت به پروتستان‌ها کمتر است ومیان مسلمانان به خصوص طبقات مذهبی که ازایمان بیشتری برخوردار باشند تصورمی‌شود از تمام مذاهب کمتر باشد.
وضعیت تأهل : خودکشی میان افراد مجرد دوبار بیشتر از افراد متأهل است و برای مطلقه وبیوه چهار تا ده بار بیشتر از کسانی است که با همسر خود زندگی می‌کنند.
نژاد : در امریکا اغلب خودکشی سفیدپوستان از سیاه پوستان بیشتر است.
شرایط اقلیمی‌: اثربادهای خنک مثل ” فون” دردره‌های کوه آلپ وحتی در شمال ایران، به ویژه درگرگان، باعث حالت تهییج و تشویش بالایی می‌شود خطرات خودکشی در هوای خشک قاره‌ای، یا در بهار هنگام افزایش فشار جوی افزایش می‌یابند.
از لحاظ حقوق كیفری، بحث راجع به خودكشی در حاشیه بررسی‌ها قتل‌ها به میان می‌آید. از این حیث خودكشی یا انتحار عبارت است از قتلی كه فاعل جرم (قاتل)، مفعول جرم (مقتول) نیز می‌باشد. به عبارت دیگر، هرگاه مجنی علیه (بزه دیده) قتل، خودش قاتل باشد عمل خودكشی تحقق می‌یابد. در واقع خودكشی نوعی از قتل همراه با وحدت قاتل و مقتول است. براین اساس باید گفت خودكشی و به تبع آن <خودزنی>، از جمله بارزترین مواردی هستند كه در آنها بزهكار و بزه دیده یك فرد واحد می‌باشد. بنابراین خودكشی مهمترین نوع خشونت تغییر شكل داده شده است. در این نوع خشونت، فرد مرتكب به جای اینكه دیگران را مورد حمله و تعرض قرار دهد، به زندگی و حیات خود حمله كرده و به آن خاتمه می‌دهد. وقتی در مقابل علت مرگ مشاهیری همانند ارنست همینگوی، ونسان ونگوک، ویرجینیا ولف، مرلین مونرو، آدولف هیتلر، کلئوپاترا و … با کلمه ی خود کشی رو به رو می‌شویم، وقتی هر روز در اخبار روزنامه‌ها واژه ی خودکشی را می‌خوانیم، و گه گاه از این سو و آن سو با آمار رو به گسترش آن در جهان رو به رو می‌شویم خواه، نا خواه ماهیت پیچیده ی این پدیده ذهن مان را درگیر خود می‌سازد . پدیده‌ای که پیچیدگی اش منحصر به علل متعدد آن نبوده و حتی نحوه ی برخورد با اقدام کنندگان ناموفق و یاری دهندگان آنان را در بر می‌گیرد. پدیده‌ای که گاهی که با قتل هایی حرفه‌ای اشتباه گرفته می‌شود، پدیده‌ای که عموماً خانواده قربانیان از فاش شدنش می‌هراسند و آن را خللی بر آبروی متوفی و نزدیکان وی می‌شناسند… در کشور ما خودکشی با نام صادق هدایت عجین شده است. و چنان جا افتاده که در کنار هر خودکشی به دنبال کتابی یا نوشته‌ای از او می‌گردند… بسیاری از پدر و مادر‌ها نگران خوانده شدن کتب این نویسنده توسط فرزندان جوا نشان هستند … نویسنده‌ای که در نوزدهم فروردین ماه سال هزار و سیصد و سی در پاریس به وسیله گاز به زندگی خود پایان داد و به سمبلی برای خودکشی بدل شد. اینکه علت خودکشی او چه بوده است و میزان تاثیر افکار و نوشته هایش به چه میزان بوده و اینکه آیا در مورد نقش او در خودکشی‌ها اغراق شده است یا خیر از این بحث خارج است ولی می‌شود به این جمله ی مشهور روانشناسان اکتفا کرد که: (( برای خودکشی هیچ گاه یک عامل تمام عیار وجود ندارد)) به طبع می‌شود پذیرفت که هر نوشته ی ناامیدا نه‌ای برای افراد مستعد خودکشی به منزله ی مشوق است اما این را نیزباید پذیرفت که خودکشی یک بیماری جهانی است.

تعریف خودکشی
خودکشی در لغت عبارت است از اینکه کسی خود را به وسیله‌ای بکشد و در اصطلاح نیز عبارت است از اقدام به امری که موجب مرگ خود انسان باشد. خودکشی در یک تعریف ساده به معنای قصد جان گرفتن از خود و یا وسیله‌ای خود را کشتن است.و در تعریف دقیق به معنای پرخاش و عصیان فرد به ضد خود که به طور معمول با وارد کردن ضرر و زیان مادی و معنوی به دیگران (از خویشان و نزدیکان گرفته تا همه افراد جامعه) همراه است به تعبیری دیگر فردی که از بهداشت از بهداشت روانی محرم است احساس می‌کند که برای رسیدن به سعادت و خوشبختی ضعیف و ناتوان است و نیز احساس می‌کند که نمی‌تواند برای زیستن خود هدف و معنای معقول و مورد قبولی بیابد او زندگی را پوچ و بی هدف می‌داند و از این نداشتن هدف و نرسیدن به خوشبختی به قد ری رنج می‌برد که خود را در زندانی از غم و اندوه محصور می‌بیند، او می‌کوشد تا به زندگی خود پایان دهد و خود را از میان بردارد به این امید که از این احساس رنج رهایی یابد به این پدیده خودکشی می‌گوییم. خودکشی از آسیب‌های مهم فردی و اجتماعی است که به طور متوسط در میان معتادان و بیماران روانی بیشتر است . فرد خودکش بر این باور است که در زندگی به اهداف و امیال خود نرسیده است و زندگی مفهوم خود را از دست داده است ومرگ بهتر از آن قلمداد می‌شود. خودکشی در لغت نامه ی دهخدا به معنای خود را به وسیله‌ای کشتن، انتحار، کار زیاد کردن، کوشش بسیار آمده است . امیل دورکیم دراثر معروف خود به نام خودکشی آن را پدیده‌ای اجتماعی به شمار آورده و چنین تعریف می‌کند خودکشی عبارت است ازهرنوع مرگی که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم کردار منفی یا مثبت خود قربانی است که می‌بایست چنان نتیجه‌ای به بار آورد . هم چنین می‌توان به تعریف دشه اشاره کرد که می‌گوید : اقدامی‌معمولاً از روی آگاهی برای سر به نیست کردن خود به آن ترتیب که مرگ هدف یا وسیله باشد آشیل دلماس نیز خودکشی را عبارت می‌داند از عملی که به وسیله ی شخص برای معدوم ساختن خود انجام می‌دهد، در حالی که اختیار مرگ و زندگی در حیطه قدرت اوست و از لحاظ اخلاقی موظف به انجام این عمل نمی‌باشد . مین جر روانشناس، میل به مرگ را نزد فرد خودکش آرامشی می‌داند که دراثر تنشهای جامعه محدودیت‌های اجتماعی واخلاق ،که توانسته مانع ازرهاشدن انرژی پرخاشگری و جنسی فرد شود ودر نهایت فشار داخلی پدید می‌آورد به آن دست پیدا کرده است.
ژان باچلر در کتاب خودکشی خود در مورد خودکشی گریز کرایانه می‌نویسد که انسان با خودکشی کردن سعی می‌کند از روبرو شدن با شرایط غیر قابل تحمل زندگی فرار کند به عبارت دیگر وی خودکشی را خروج از شرایط نامساعد ودشوار زندگی می‌داند . پس در مجموع می‌توان نتیجه گرفت که خودکشی عملی است آگاهانه و کاملاً ارادی که فرد برای پایان دادن به زندگی خویش انجام می‌دهد . به معنی خودکشی دال بر همین عمل است که دفونتن اولین بار آن را به کار برد ؛ به اعتقاد ریمون آرون کردار مثبت مثل عمل فردی که برای خاتمه دادن به زندگی گلوله‌ای درشقیقه اش خالی می‌کند و کردارمنفی عمل فردی است که خانه درحال سوختن را ترک نمی‌کند . فردی که اقدام به خودکشی می‌کند از نتیجه عمل خود آگاهی دارد و این مهم ترین مسئله در تشریح و تبیین پدیده خودکشی است. برخی مانند ارسطو خودکشی به منظور فداکاری ( دگرخواهانه ) را خودکشی محسوب نمی‌کنند ؛ ارسطو خودکشی را عملی برای معدوم ساختن فرد توسط خودش می‌داند که به منظور فداکاری نمی‌باشد ،یعنی فرد برای قربانی شدن به انتحار دست نمی‌زند . اما اسکیرول که دورکیم در کتاب خودکشی به نظر وی اشاره کرده نظری عکس نظریات یاد شده دارد، اسکیرول معتقد است که در خودکشی تمام خصوصیات دیوانگی دیده می‌شود . او با استناد به این نظر نتیجه می‌گیرد که خودکشی عملی غیر ارادی است و نباید تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد . دانامردیث لیزاردی در رساله ی دکترای خود معتقد است که اگرچه بسیاری از تحقیقات نشان دهندی این است که اکثر افرادی که اقدام به خودکشی می‌کنند ،ذهن بیمار دارند اما این نظریات را نمی‌توان به همه ی بیماران روانی تعمیم دادو معتقد بود که آنها در طول بیماری خود حتماً یک بار به خودکشی اقدام می‌کنند. انستیتو ملی بهداشت روانی امریکا خودکشی را تلاشی آگاهانه برای خاتمه دادن به زندگی شخصی توسط خودش می‌باشد که ممکن است این تلاش به اقدام تلاشی فقط به شکل احساسی در فرد بماند.

فهرست
فصل اول: مبانی خودکشی 7
فصل دوم: علل خودکشی 61
فصل سوم: ارزیابی خودکشی 91
فصل چهارم: خودکشی از دیدگاه حقوقی و اسلام 105
فصل پنجم: خودکشی و جامعه 147
فصل ششم: پیشگیری از خودکشی و درمان آن 169
فصل هفتم: جمع بندی و نتیجه‌گیری 219
واژه‌ها 229
مآخذ و منابع 231

این مقاله را به اشتراک بگذارید